html> شیرین سخن | دلنوشته
من نه آنم
که دو صد مصرع رنگین گویم
من چو فرهاد 
یکی گویم و شیرین گویم

"کهفی شیرازی"


من دختر شیرین سخن
دوره ی قاجار
تو پست مدرنی و مضامین
دل آزار
من فلسفه ی عشقم و
اشراقی محضم
تو عقلگرا چون رنه و نیچه
و ادگار
من پنجره ای رو به غزل...
خواجه ی شیراز
تو سخت پر از خشتی و مانند
به دیوار

"زهرا اقبالی"


شاه شمشاد قدان خسرو
شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه
صف شکنان
مست بگذشت و نظر بر من
درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه
شیرین سخنان

"حافظ شیرازی"


گزیده ی اشعار، سخنان ناب، ضرب المثل ها، زندگینامه ی بزرگان، معرفی کتاب، دلنوشته ها به همراه تصویر

بعضی از آدمها ... - دلنوشته

بعضی خاطرات، بعضی لحظه ها، بعضی یادها و یادگارها را

باید در همان گذشته جا گذاشت و فراموششان کرد

درست مثل بعضی از آدمها

که فقط به درد عبور می خورند نه حضور ...

بعضی آدمها را باید آنقدر تکثیر کرد

تا مبادا نسلشان منقرض شود

آنها که دلیل حال خوبتان هستند

همان آدمهایی که در بدترین شرایط

شما را تمام و کمال پذیرا بودند

اگر از این نایاب ها دارید

قدرشان را بدانید ...

 

 

:: موضوعات مرتبط: دلنوشته
:: برچسب‌ها: دلنوشته
the writer : شیرین سخن
دلم کـــمی خدا میخواهد … - ناشناس

دلم کـــمی خدا میخواهد …

کـــمی سکـــوت …

کـــمی دل بریدن میخواهد …

کـــمی اشـک …

کــمی بـُهت …

کـــمی آغوش آسمانی

کـــمی دور شدن از این آدمها …

کـــمی رسیدن به خدا ...

 

زیبا سازی وبلاگ
 

پروردگارا تو تکراری ترین حضور روزگار منی

و من عجیب به آغوش تو

از آن سوی فاصله ها

خو گرفته ام 

 

 

:: موضوعات مرتبط: دلنوشته
:: برچسب‌ها: دلنوشته
the writer : شیرین سخن
دوام بیاور ... - دلنوشته

دوام بیاور ...

حتی اگر طناب طاقتت به باریکترین رشته اش رسید

حتی اگر از زمین و زمانه بریدی

حتی اگر به بدترین شکل ممکن کم آوردی

در ذهنت مرور کن

تمام آرزوهای محال دیروز را که امروز

زیر دست و پای روزمرگی ات جولان می دهند

تمام آن ثانیه هایی که مطمئن بودی نمی شود اما شد

تمام آن لحظه هایی که فکر می کردی پایان راه است اما نبود

می بینی؟

خدا حواسش به همه چیز هست

دوام بیاور ...

 

 

:: موضوعات مرتبط: دلنوشته
:: برچسب‌ها: دلنوشته
the writer : شیرین سخن
آدم های خوب زندگی - دلنوشته

هر چقدر که در بُعد زمان سفر کنی و

حالت از آدم های رفته زندگیت بد شود

در عوض آدم هایی هستند

که همه ی گذشته ی تلخ را

با یک لبخندشان پشت سر می گذاری

حضورشان بوی خوش عطر یاس، اصلا خود دوست داشتنند ...

آدم های خوب زندگی، که محبت را سبد، سبد ارزانیت می دارند

و کلام شان اکسیری از مهر و محبت است

ناآرام که باشی فقط آنها هستند که با بودنشان و

با نگاه و لبخندشان گردِ آرامش را به رویت می پاشند ...

عجیب کُنج دلت را می گیرند

ناخدا و سکان گیر قلبت می شوند ...

آنقدر دوستی با آنها برایت عمیق و با احترام است

که کلی فرق دارد

با دوست داشتن های سرد و به ظاهر گرم امروزی ...

اطرافت هر چقدر هم آدم های خوب احاطه کرده باشند

حضور آنها جور دیگری به دل می نشیند

انگار آمده اند که قانون کائنات را تغییر دهند

عجیب چگالی حضورشان بالاست

داشتنشان  شیرین  و به دل می نشینند ...

 

 

:: موضوعات مرتبط: دلنوشته
:: برچسب‌ها: دلنوشته
the writer : شیرین سخن
سین هفتم هفت سین - عرفان نظرآهاری

 دنیا پر از سین است

و شما می توانید از بی شمار سین های عالم

هر کدام را که خواستید بردارید

من اما از میان همه سین ها سیمرغ را انتخاب می کنم

 

هرچند گنجشکی کوچکم

و هرچند روی شاخه نازک زندگی نشسته ام

اما دلم بی تاب پر زدن در هوای قاف است...

بی تاب آن کوه بلندی که روی لبه جهان است

 

و آنطرفش دیگر خاکی نیست و زمینی

و همه اش آسمان و همه اش ملکوت است

و به فکر آن درختم

آن درخت که سیمرغ بر آن آشیانه دارد

 

و شاخه هایش تا دورترین نقطه آسمان رفته است

اگر سیمرغی هست

پس گنجشک ماندن و بلبل ماندن و طاووس ماندن گناه است

باید رفت و بسیار رفت

 

باید پر زد و بسیار پر زد

تا آهسته آهسته سیمرغ شد

اگر سیمرغ را می خواهی باید سفر کنی

و این سفری سخت است، بسیار سخت

 

اما باید خوشحال باشی و سرخوش بروی

و سادگی توشه ات باشد

و باید یاد بگیری که کمتر سخن بگویی

و بیشتر عمل کنی

 

پس سکوت زبان این سفر است

و هرچه می روی

طعم سبکی را بیشتر می چشی

سالی نو آمده است

 

و من سفره ای به بزرگی جهان پهن می کنم

و هفت سینی می چینم

از سفر و سختی و سادگی و سکوت و سبکی و سرخوشی

اما همه سین ها تنها در کنار سیمرغ زیباست

که سین هفتم هفت سین جهان است

 

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار عرفان نظر آهاری، اشعار فصل بهار، دلنوشته
:: برچسب‌ها: عرفان نظر آهاری, دلنوشته, بهار
the writer : شیرین سخن
روزهای رفته سال  - دلنوشته

روزهای رفته سال را ورق می زنم

چه خاطراتی که زنده نمی شوند

چه روزها که دلم می خواست تا ابد تمام نشوند

و چه روزها که هر ثانیه اش یک سال زمان می بُرد

چه فکرها که آرامم کرد

و چه فکرها که روحم را ذره ذره فرسود

چه لبخندها که بی اختیار بر لبانم نقش بست

و چه اشک ها که بی اراده از چشمانم سرازیر شد

چه آدم ها که دلم را گرم کردند

و چه آدم ها که دلم را شکستند

چه چیزها که فکرش را هم نمی کردم شد

و چه چیزها که فکرم را پُر کرد و نشد

چه آدم ها که شناختم

و چه آدم ها که فهمیدم هیچگاه نمی شناختم شان

و چه ...

و سهم یک سال دیگر هم یادش بخیر می شود

کاش ارمغان روزهایی که گذشت

آرامشی باشد از جنس خدا

آرامشی که هیچگاه تمام نشود

 

 

:: موضوعات مرتبط: دلنوشته
:: برچسب‌ها: دلنوشته
the writer : شیرین سخن
گاهی باید ... - دلنوشته

گاهی باید دست های خود را بگیری

اشک های روحت را پاک کنی

دست نوازش بکشی روی دلتنگی هایت

مرهم زخم های خودت باشی

گوش بشوی تا حرف های دلت را خودت بشنوی

زبان بشوی برای گفتن سکوت تلخِ جان و تنت

گاهی باید خودت برای خودت جان بشوی

گاهی باید ...

 

 

:: موضوعات مرتبط: دلنوشته
:: برچسب‌ها: دلنوشته
the writer : شیرین سخن
 
Latest Title
div style="display:none"> ابزار وبلاگ