html> شیرین سخن | ۱۳۹۸/۰۶/۱ - ۱۳۹۸/۰۶/۳۱
من نه آنم
که دو صد مصرع رنگین گویم
من چو فرهاد 
یکی گویم و شیرین گویم

"کهفی شیرازی"


من دختر شیرین سخن
دوره ی قاجار
تو پست مدرنی و مضامین
دل آزار
من فلسفه ی عشقم و
اشراقی محضم
تو عقلگرا چون رنه و نیچه
و ادگار
من پنجره ای رو به غزل...
خواجه ی شیراز
تو سخت پر از خشتی و مانند
به دیوار

"زهرا اقبالی"


شاه شمشاد قدان خسرو
شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه
صف شکنان
مست بگذشت و نظر بر من
درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه
شیرین سخنان

"حافظ شیرازی"


گزیده ی اشعار، سخنان ناب، ضرب المثل ها، زندگینامه ی بزرگان، معرفی کتاب، دلنوشته ها به همراه تصویر

سیب - فرهاد شیبانی

من از اون آسمون آبی می خوام

من از اون شبهای مهتابی می خوام

دلم از خاطره های بد جدا

من از اون وقتای بی تابی می خوام



من می خوام یه دسته گل به آب بدم

آرزوهامو به یک حباب بدم

سیبی از شاخه ی حسرت بچینم

بندازم رو آسمون و تاب بدم

گل ایوون بهاره دل من

یه بیابون لاله زاره دل من

 

مث یک دسته گل اقاقیا

دلم آواز می کنه بیا بیا

تو میری پشت علفها گم میشی

من می مونم و گل اقاقیا

 

 

 اینجا کلیک کنید.

 سیب/ سیمین غانم

 

:: موضوعات مرتبط: آوای هنر، تصنیف و ترانه
:: برچسب‌ها: فرهاد شیبانی, اشعار فرهاد شیبانی, تصنیف و ترانه
the writer : شیرین سخن
روزی نو  آغازی نو - شمس لنگرودی

روزی نو

آغازی نو

جغرافیای بوسه ی من کجایی؟

تا در سپیده های تو پهلو گیرم

عطر گل شب بو کجایی؟

دلم می خواهد

چنان بنوشمت که در استخوانم حل شوی

آسمان آب شده در تنگ بلورین من

موجی کف بر لبم

که به اشتیاق تو تا ساحل می دوم

و لب پر زنان به بستر خود می روم

بی آنکه تو را ببینم

روزی نو

آغازی نو

جغرافیای خانه ی من کجایی؟

 

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار شمس لنگرودی
:: برچسب‌ها: شمس لنگرودی, اشعار شمس لنگرودی, اشعار نو, اشعار عاشقانه
the writer : شیرین سخن
آتش کاروان - بیژن ترقی

آتشی ز کاروان جدا مانده

این نشان ز کاروان به جا مانده

یک جهان شرار تنها 

مانده در میان صحرا

 

به درد خود سوزد

به سوز خود سازد

سوزد از جفای دوران

فتنه و بلای طوفان

 

فنای او خواهد

به سوی او تازد

من هم ای یاران تنها ماندم

آتشی بودم برجا ماندم

 

با این گرمی جان در ره مانده حیران

این غم خود به کجا ببرم؟

با این جان لرزان

با این پای لغزان

 

ره به کجا ز بلا ببرم؟

می سوزم گرچه با بی پروایی

می لرزم بر خود از این تنهایی

 

 

 

  اینجا کلیک کنید

  آتش کاروان/ فاطمه مهلبان

 

:: موضوعات مرتبط: آوای هنر، تصنیف و ترانه
:: برچسب‌ها: بیژن ترقی, اشعار بیژن ترقی, تصنیف و ترانه
the writer : شیرین سخن
آرامش سهم توست - دلنوشته

شکست ها و نگرانی هایت را رها کن

خاطراتت را

نمی گویم دور بریز

اما قاب نکن به دیوار دلت

در جاده ی زندگی

نگاهت که به عقب باشد

زمین می خوری...

زخم بر می داری...

و درد می کشی...

نه از بی مهری کسی دلگیر شو

نه به محبت کسی بیش از حد دلگرم

به خاطر آنچه که از تو گرفته شده

دلسرد نباش

تنها اعتماد کن و خود را به او بسپار

در آینده لبخند بزن

این همان جایی است که باید باشی

هیج کس تو نخواهد شد

آرامش سهم توست ...

 

 

:: موضوعات مرتبط: دلنوشته
:: برچسب‌ها: دلنوشته
the writer : شیرین سخن
امشب در دل نوری دارم - کریم فکور

امشب در سر شوری دارم امشب در دل نوری دارم

باز امشب در اوج آسمانم باشد رازی با ستارگانم

امشب یکسر شوق و شورم از این عالم گویی دورم

از شادی پر گیرم که رسم به فلک

 

سرود هستی خوانم در بر حور و ملک

در آسمان ها غوغا فکنم سبو بریزم ساغر شکنم

با ماه و پروین سخنی گویم وز روی مه خود اثری جویم

جان یابم زین شب ها

 

می کاهم از غم ها

ماه و زهره را به طرب آرم از خود بی خبرم ز شعف دارم

نغمه ای بر لب ها

 

 

 

  اینجا کلیک کنید.

  غوغای ستارگان/ محمد اصفهانی

 

:: موضوعات مرتبط: آوای هنر، تصنیف و ترانه
:: برچسب‌ها: کریم فکور, اشعار کریم فکور, تصنیف و ترانه
the writer : شیرین سخن
درد - قیصر امین پور

دفتر مرا

دست درد می زند ورق

شعر تازه ی مرا

درد گفته است

درد هم شنفته است

پس در این میانه من

از چه حرف می زنم؟

درد، حرف نیست

درد، نام دیگر من است

من چگونه خویش را صدا کنم؟

 

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار قیصر امین پور، اشعار نو
:: برچسب‌ها: قیصر امین پور, اشعار قیصر امین پور, اشعار نو, شعر نو
the writer : شیرین سخن
 
Latest Title
div style="display:none"> ابزار وبلاگ