html> شیرین سخن | اشعار پروین اعتصامی
من نه آنم
که دو صد مصرع رنگین گویم
من چو فرهاد 
یکی گویم و شیرین گویم

"کهفی شیرازی"


من دختر شیرین سخن
دوره ی قاجار
تو پست مدرنی و مضامین
دل آزار
من فلسفه ی عشقم و
اشراقی محضم
تو عقلگرا چون رنه و نیچه
و ادگار
من پنجره ای رو به غزل...
خواجه ی شیراز
تو سخت پر از خشتی و مانند
به دیوار

"زهرا اقبالی"


شاه شمشاد قدان خسرو
شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه
صف شکنان
مست بگذشت و نظر بر من
درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه
شیرین سخنان

"حافظ شیرازی"


گزیده ی اشعار، سخنان ناب، ضرب المثل ها، زندگینامه ی بزرگان، معرفی کتاب، دلنوشته ها به همراه تصویر

محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت - پروین اعتصامی

محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت

مست گفت ای دوست این پیراهن است افسار نیست

گفت مستی زان سبب افتان و خیزان می روی

گفت جرم راه رفتن نیست ره هموار نیست

 

گفت می باید تو را تا خانه قاضی برم

گفت رو صبح آی قاضی نیمه‌ شب بیدار نیست

گفت نزدیک است والی را سرای آنجا شویم

گفت والی از کجا در خانه خمار نیست

 

گفت تا داروغه را گوئیم در مسجد بخواب

گفت مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست

گفت دیناری بده پنهان و خود را وارهان

گفت کار شرع کار درهم و دینار نیست

 

گفت از بهر غرامت جامه‌ ات بیرون کنم

گفت پوسید ست جز نقشی ز پود و تار نیست

گفت آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه

گفت در سر عقل باید بی کلاهی عار نیست

 

گفت می بسیار خوردی زان چنین بیخود شدی

گفت ای بیهوده‌ گو حرف کم و بسیار نیست

گفت باید حد زند هشیار مردم مست را

گفت هشیاری بیار اینجا کسی هشیار نیست

 

 

 اینجا کلیک کنید.

 محتسب/ علیرضا عصار

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار پروین اعتصامی، آوای هنر، تصنیف و ترانه
:: برچسب‌ها: پروین اعتصامی, اشعار پروین اعتصامی, تصنیف و ترانه
the writer : شیرین سخن
زندگینامه پروین اعتصامی

رخشنده اعتصامی معروف به پروین اعتصامی در روز

۲۵ اسفند ۱۲۸۵ در تبریز از مادری آذربایجانی به نام

اختر فتوحی تبریزی و پدری اصلاً  آشتیانی و مقیم تبریز

به نام یوسف اعتصام الملک بدنیا آمد

تنها دختر خانواده بود و 4 برادر داشت

 

در دوران کودکی زبان‌های فارسی و عربی و انگلیسی را

زیر نظر پدرش در منزل آموخت و از همان کودکی

سرودن شعر را آغاز کرد

 

در حدود 5 سالگی در سال 1291 همراه خانواده به تهران آمد

و در مدرسه ی دخترانه ی آمریکایی ها

در سال 1303 تحصیلات خود را به پایان برد

او در تمام سال‌های تحصیلش از دانش‌آموزان ممتاز بود و حتی

مدتی در همان مدرسه به تدریس زبان و ادبیات انگلیسی پرداخت

 

ده سال بعد یعنی در 28 سالگی هنگامی که پسرعموی پدرش

فضل الله که رئیس شهربانی کرمانشاه بود وی را خواستگاری کرد

پروین در نوزده تیر ماه ۱۳۱۳ با پسر عموی پدرش فضل الله اعتصامی

 ازدواج کرد و چهار ماه پس از عقد و ازدواج

به همراه همسرش برای زندگی به کرمانشاه رفت

 

 

زیبا سازی وبلاگ

 

(Read more)

:: Read more
:: موضوعات مرتبط: زندگینامه شاعران معاصر
:: برچسب‌ها: پروین اعتصامی, زندگینامه پروین اعتصامی, زندگینامه شاعران معاصر, اشعار پروین اعتصامی
the writer : شیرین سخن
تسکین خاطر - پروین اعتصامی

خرم آن کس که در این محنت‌ گاه

                    خاطری را سبب تسکین است

 

 

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار پروین اعتصامی
:: برچسب‌ها: پروین اعتصامی, اشعار پروین اعتصامی, دیوان پروین اعتصامی, گزیده اشعار
the writer : شیرین سخن
بچشم بصیرت بخود در نگر - پروین اعتصامی

بچشم بصیرت بخود در نگر

          ترا تا در آئینه زنگار نیست

همه کار ایام درس است و پند

          دریغا که شاگرد هشیار نیست

 

 

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار پروین اعتصامی
:: برچسب‌ها: پروین اعتصامی, اشعار پروین اعتصامی, دیوان اشعار پروین اعتصامی, مثنویات
the writer : شیرین سخن
بنگر به روز تجربه تنها چی می کنی - پروین اعتصامی

در دست بانوئی به نخی گفت

سوزنی

کای هرزه گرد بی سر و بی پا

چه می کنی

 

ما میرویم تا که بدوزیم

پاره ای

هر جا که می رسیم تو با ما

چه می کنی

 

خندید نخ که ما همه جا با تو

همرهیم

بنگر به روز تجربه تنها

چی می کنی

 

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار پروین اعتصامی
:: برچسب‌ها: پروین اعتصامی, اشعار پروین اعتصامی, دیوان اشعار پروین اعتصامی, مثنویات پروین اعتصامی
the writer : شیرین سخن
دیر دانستم که گیتی رهزن است - پروین اعتصامی

ذره ذره هر چه بود از

من گرفت

دیر دانستم که گیتی

رهزن است

نیست جز موی سپیدم

حاصلی

کشتم ادبار است و فقرم

خرمن است

 

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار پروین اعتصامی
:: برچسب‌ها: پروین اعتصامی, اشعار پروین اعتصامی, دیوان اشعار پروین اعتصامی, مثنویات
the writer : شیرین سخن
زندگی جز نفسی نیست غنیمت شمرش - پروین اعتصامی

روز بگذشته خیالست که

از نو آید

فرصت رفته محالست که

از سر گردد

زندگی جز نفسی نیست

غنیمت شمرش

نیست امید که همواره

نفس بر گردد

 

 

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار پروین اعتصامی
:: برچسب‌ها: پروین اعتصامی, اشعار پروین اعتصامی, قصاید, قصیده
the writer : شیرین سخن
 
Latest Title
div style="display:none"> ابزار وبلاگ