   من نه آنم
که دو صد مصرع رنگین گویم من چو فرهاد یکی گویم و شیرین گویم "کهفی شیرازی" من دختر شیرین سخن دوره ی قاجار تو پست مدرنی و مضامین دل آزار من فلسفه ی عشقم و اشراقی محضم تو عقلگرا چون رنه و نیچه و ادگار من پنجره ای رو به غزل... خواجه ی شیراز تو سخت پر از خشتی و مانند به دیوار "زهرا اقبالی" شاه شمشاد قدان خسرو شیرین دهنان که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان مست بگذشت و نظر بر من درویش انداخت گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان "حافظ شیرازی"      |
گزیده ی اشعار، سخنان ناب، ضرب المثل ها، زندگینامه ی بزرگان، معرفی کتاب، دلنوشته ها به همراه تصویر
هنوز هم می توانم با یک چای تازه دم خانگی تلخی ترا شیرین کنم هنوز هم می توانم
روی کسالت لحظه هایت رگ خواب ترا فقط با یک لبخند شعبده بازی کنم هنوز هم می توانم
جیب تمام سپیدارهای تشنه کوچه باغهای کودکی ترا پُر از چشمه کنم وقتی با گردش مردمک چشمان زیبای تو
درختان جوانه می زنند وقتی بهار با نگاه تو آغاز می شود هنوز هم می توانم تا مرز جنون برایت دیوانگی ها کنم
:: برچسب‌ها: نسرین بهجتی, اشعار نسرین بهجتی, اشعار نو, اشعار عاشقانه
هزار چله پُر از زهر خاطرات بد دیروزم نوش دارویم شو تا شب یلدا فقط یک نفس باقیست
:: برچسب‌ها: نسرین بهجتی, اشعار نسرین بهجتی, اشعار نو, اشعار عاشقانه
غبار آینه را می زداییم سر بر شانه های پاییز می گذاریم چه ماجرای لطیفی است میانسالی بی ویرایش و بی دلهره ما در آینه وقتی که هر دو تا همیشه آینه دار یکدیگریم
:: برچسب‌ها: نسرین بهجتی, اشعار نسرین بهجتی, اشعار نو, گزیده اشعار
هرگز به خاطر اشتباهات گذشته ات خودت را سرزنش نکن گاهی برای بزرگ شدن یا باید سرت به سنگ بخورد یا سرت را به سنگ بزنی
:: برچسب‌ها: نسرین بهجتی, اشعار نسرین بهجتی, اشعار نو, شعر نو
زندگی را ورق بزن هر فصلش را خوب بخوان با بهار برقص با تابستان بچرخ
در پاییزش عاشقانه قدم بزن با زمستانش بنشین و چایت را به سلامتی نفس کشیدنت بنوش
زندگی را باید زندگی کرد آنطور که دلت می گوید مبادا زندگی را دست نخورده برای مرگ بگذاری
:: برچسب‌ها: نسرین بهجتی, بهار, تابستان, پاییز
وقت تنگ است و فروردین نزدیک باید آسمان را گردگیری کنم خانه را دل تکانی کنم جامه نو بر تن دنیا کنم
گلهای فرش را آبیاری کنم مشتی گندم در کف دستانم سبز کنم مرزها را بشکنم نقشه جغرافیا را تا کنم
جدایی ها را تمام کنم بوسه پاسفیک و مکران را تماشا کنم باید نامه ای به خدا بنویسم مرخصی والدین در گور خفته ام را
وقت سال تحویل از او بگیرم آه چقدر کارهای خوب نیمه تمام دارم وقت تنگ است و فروردین نزدیک
:: برچسب‌ها: نسرین بهجتی, اشعار نسرین بهجتی, اشعار نو, گزیده اشعار
سالهاست قلب من از جنس شیشه شده اگر دلتنگ من شدی فقط با لهجه باران در بزن
:: برچسب‌ها: نسرین بهجتی, اشعار نسرین بهجتی, اشعار نو, شعر نو
::
:: پُست ثابت :: سیب - فرهاد شیبانی :: روزی نو آغازی نو - شمس لنگرودی :: آتش کاروان - بیژن ترقی :: آرامش سهم توست - دلنوشته :: امشب در دل نوری دارم - کریم فکور :: درد - قیصر امین پور :: میخک سپید - دنیا غلامی (رز سیاه) :: و آب بود که می رفت - نصرت رحمانی :: باید برویم از اینجا ... - دنیا غلامی (رز سیاه) :: دفتر خاطرات - دلنوشته :: تک درختی تیره بختم - نواب صفا :: زندگینامه نواب صفا :: سلسله موی دوست حلقه دام بلاست - سعدی |
|
