html> شیرین سخن | ۱۳۹۷/۰۶/۱ - ۱۳۹۷/۰۶/۳۱
من نه آنم
که دو صد مصرع رنگین گویم
من چو فرهاد 
یکی گویم و شیرین گویم

"کهفی شیرازی"


من دختر شیرین سخن
دوره ی قاجار
تو پست مدرنی و مضامین
دل آزار
من فلسفه ی عشقم و
اشراقی محضم
تو عقلگرا چون رنه و نیچه
و ادگار
من پنجره ای رو به غزل...
خواجه ی شیراز
تو سخت پر از خشتی و مانند
به دیوار

"زهرا اقبالی"


شاه شمشاد قدان خسرو
شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه
صف شکنان
مست بگذشت و نظر بر من
درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه
شیرین سخنان

"حافظ شیرازی"


گزیده ی اشعار، سخنان ناب، ضرب المثل ها، زندگینامه ی بزرگان، معرفی کتاب، دلنوشته ها به همراه تصویر

بغض خدا - دنیا غلامی (رز سیاه)

پاییزم

به زخم های جا مانده در دلم قسم

به چشم های از شراب گریه لبریزم

خدا هم بغض کرد

وقتی شنید

هیچ کجای دنیا

دیگر

به تو نمی رسم ...

 

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار دنیا غلامی، اشعار نو
:: برچسب‌ها: دنیا غلامی, اشعار دنیا غلامی, اشعار نو, اشعار عاشقانه
the writer : شیرین سخن
سلام آخر - افشین یداللهی

خداحافظ ای آبی روشن عشق

خداحافظ ای عطر شعر شبانه


خداحافظ ای همنشین همیشه

خداحافظ ای داغ بر دل نشسته
 


تو تنها نمی‌مانی ای مانده بی من

تو را می‌سپارم به دل‌های خسته
 


تو را می‌سپارم به مینای مهتاب

تو را می‌سپارم به دامان دریا
 


اگر شب نشینم اگر شب شکسته

تو را می‌سپارم به رویای فردا
 


به شب می‌سپارم تو را تا نسوزد

به دل می‌سپارم تو را تا نمیرد
 


اگر چشمه واژه از غم نخشکد

اگر روزگار این صدا را نگیرد
 


خداحافظ ای برگ و بار دل من

خداحافظ ای سایه‌ سار همیشه
 


اگر سبز رفتی اگر زرد ماندم

خداحافظ ای نوبهار همیشه

 

 

 اینجا کلیک کنید.

 سلام آخر/ احسان خواجه امیری
 

:: موضوعات مرتبط: اشعار افشین یداللهی، اشعار نو، آوای هنر، تصنیف و ترانه
:: برچسب‌ها: افشین یداللهی, اشعار افشین یداللهی, تصنیف و ترانه
the writer : شیرین سخن
زندگینامه افشین یداللهی

افشین یداللهی زاده ی ۲۱ دی ۱۳۴۷ در اصفهان – درگذشته ی ۲۵ اسفند ۱۳۹۵

ترانه‌ سرا و پزشک متخصص اعصاب و روان بود

 

پدر افشین یداللهی از اهالی ایزدخواست بوده‌ است و مادر وی نیز

اهل اسفرجان است

 

او فعالیت‌های حرفه‌ای ترانه‌ سرایی خود را در سال ۱۳۷۶ در

سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد

نخستین ترانه‌های وی با آهنگسازی فؤاد حجازی و شادمهر عقیلی

و با خوانندگی خشایار اعتمادی اجرا می‌شد

 

کار دوم  افشین یداللهی ترانه از فارس تا خزر نام دارد که با

آهنگسازی  شادمهر عقیلی و خوانندگی خشایار اعتمادی اجرا شد

 خواننده بیشتر ترانه‌های افشین یداللهی احسان خواجه‌ امیری بوده‌ است

 

بیشترین شهرت وی در این زمینه به‌ واسطه سرودن ترانه سریال های

غریبانه، شب دهم، میوه ی ممنوعه، مدار صفر درجه، معمای شاه،

 شب آفتابی، قصه‌های مزرعه کوچک، مسافری از هند،

خوش‌ رکاب، فقط به خاطر تو، کمکم کن، خط شکن و تبریز در مه

 

 

زیبا سازی وبلاگ

 

(Read more)

:: Read more
:: موضوعات مرتبط: زندگینامه شاعران معاصر
:: برچسب‌ها: افشین یداللهی, زندگینامه افشین یداللهی, زندگینامه شاعران معاصر, اشعار فشین یداللهی
the writer : شیرین سخن
با یکی بود یکی نبود شروع می شود این قصه - رضا کاظمی

با یکی بود یکی نبود شروع می شود این قصه

با یکی ماند یکی نماند تمام

یکی، من بودم یا تو، مهم نیست

مهم

قصه ای ست که تمام می شود

 

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار رضا کاظمی، اشعار نو
:: برچسب‌ها: رضا کاظمی, اشعار نو, شعر نو, اشعار عاشقانه
the writer : شیرین سخن
شازده کوچولو - آنتوان دوسنت اگزوپری (شاعر و نویسنده فرانسوی)

شازده کوچولو گفت:

بعضی کارا

بعضی حرفا

بد جور دل آدمو آشوب میکنه

گل گفت مث چی؟

شازده کوچولو گفت:

مث وقتی که

میدونی

دلم برات بی‌ قراره

و کاری نمیکنی...



:: موضوعات مرتبط: آنتوان دو سنت اگزوپری
:: برچسب‌ها: آنتوان دو سنت اگزوپری, شازده کوچولو
the writer : شیرین سخن
پژواک خودم بودم و خود را نشنیدم - محمدعلی بهمنی

پر میکشم از پنجره ی خواب تو تا تو

هر شب من و دیدار، در این پنجره با تو

از خستگی روز همین خوابِ پُر از راز

کافی ست مرا، ای همه‌ی خواسته ها تو

 

دیشب من و تو بسته ی این خاک نبودیم

من یکسره آتش، همه ذرات هوا تو

بیدارم اگر دغدغه‌ی روز نمی کرد

با آتشمان سوخته بودی همه را تو

 

پژواک خودم بودم و خود را نشنیدم

ای هرچه صدا ، هرچه صدا ، هرچه صدا تو

آزادگی و شیفتگی ، مرز ندارد

حتی شده ای از خودت آزاد و رها تو

 

یا مرگ و یا شعبده بازانِ سیاست

دیگر نه وُ هرگز نه، که یا مرگ که یا تو

وقتی همه جا از غزل من سخنی هست

یعنی همه جا  تو، همه جا  تو، همه جا  تو

 

پاسخ بده ازاین همه مخلوق چرا من؟

تا شرح دهم، از همه ی خلق چرا تو

 

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار محمدعلی بهمنی
:: برچسب‌ها: محمدعلی بهمنی, اشعار محمدعلی بهمنی, غزلیات محمدعلی بهمنی, اشعار عاشقانه
the writer : شیرین سخن
از من جدا مشو که توام نور دیده‌ای - حافظ

از من جدا مشو که توام نور دیده‌ای

آرام جان و مونس قلب رمیده‌ای

از دامن تو دست ندارند عاشقان

پیراهن صبوری ایشان دریده‌ای

 

از چشم بخت خویش مبادت گزند از آنک

در دلبری به غایت خوبی رسیده‌ای

منعم مکن ز عشق وی ای مفتی زمان

معذور دارمت که تو او را ندیده‌ای

 

آن سرزنش که کرد تو را دوست حافظا

بیش از گلیم خویش مگر پا کشیده‌ای

 

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار حافظ شیرازی
:: برچسب‌ها: حافظ شیرازی, حافظ, اشعار حافظ, غزلیات حافظ
the writer : شیرین سخن
 
Latest Title
div style="display:none"> ابزار وبلاگ