html> شیرین سخن | آوای هنر
من نه آنم
که دو صد مصرع رنگین گویم
من چو فرهاد 
یکی گویم و شیرین گویم

"کهفی شیرازی"


من دختر شیرین سخن
دوره ی قاجار
تو پست مدرنی و مضامین
دل آزار
من فلسفه ی عشقم و
اشراقی محضم
تو عقلگرا چون رنه و نیچه
و ادگار
من پنجره ای رو به غزل...
خواجه ی شیراز
تو سخت پر از خشتی و مانند
به دیوار

"زهرا اقبالی"


شاه شمشاد قدان خسرو
شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه
صف شکنان
مست بگذشت و نظر بر من
درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه
شیرین سخنان

"حافظ شیرازی"


گزیده ی اشعار، سخنان ناب، ضرب المثل ها، زندگینامه ی بزرگان، معرفی کتاب، دلنوشته ها به همراه تصویر

سیب - فرهاد شیبانی

من از اون آسمون آبی می خوام

من از اون شبهای مهتابی می خوام

دلم از خاطره های بد جدا

من از اون وقتای بی تابی می خوام



من می خوام یه دسته گل به آب بدم

آرزوهامو به یک حباب بدم

سیبی از شاخه ی حسرت بچینم

بندازم رو آسمون و تاب بدم

گل ایوون بهاره دل من

یه بیابون لاله زاره دل من

 

مث یک دسته گل اقاقیا

دلم آواز می کنه بیا بیا

تو میری پشت علفها گم میشی

من می مونم و گل اقاقیا

 

 

 اینجا کلیک کنید.

 سیب/ سیمین غانم

 

:: موضوعات مرتبط: آوای هنر، تصنیف و ترانه
:: برچسب‌ها: فرهاد شیبانی, اشعار فرهاد شیبانی, تصنیف و ترانه
the writer : شیرین سخن
آتش کاروان - بیژن ترقی

آتشی ز کاروان جدا مانده

این نشان ز کاروان به جا مانده

یک جهان شرار تنها 

مانده در میان صحرا

 

به درد خود سوزد

به سوز خود سازد

سوزد از جفای دوران

فتنه و بلای طوفان

 

فنای او خواهد

به سوی او تازد

من هم ای یاران تنها ماندم

آتشی بودم برجا ماندم

 

با این گرمی جان در ره مانده حیران

این غم خود به کجا ببرم؟

با این جان لرزان

با این پای لغزان

 

ره به کجا ز بلا ببرم؟

می سوزم گرچه با بی پروایی

می لرزم بر خود از این تنهایی

 

 

 

  اینجا کلیک کنید

  آتش کاروان/ فاطمه مهلبان

 

:: موضوعات مرتبط: آوای هنر، تصنیف و ترانه
:: برچسب‌ها: بیژن ترقی, اشعار بیژن ترقی, تصنیف و ترانه
the writer : شیرین سخن
امشب در دل نوری دارم - کریم فکور

امشب در سر شوری دارم امشب در دل نوری دارم

باز امشب در اوج آسمانم باشد رازی با ستارگانم

امشب یکسر شوق و شورم از این عالم گویی دورم

از شادی پر گیرم که رسم به فلک

 

سرود هستی خوانم در بر حور و ملک

در آسمان ها غوغا فکنم سبو بریزم ساغر شکنم

با ماه و پروین سخنی گویم وز روی مه خود اثری جویم

جان یابم زین شب ها

 

می کاهم از غم ها

ماه و زهره را به طرب آرم از خود بی خبرم ز شعف دارم

نغمه ای بر لب ها

 

 

 

  اینجا کلیک کنید.

  غوغای ستارگان/ محمد اصفهانی

 

:: موضوعات مرتبط: آوای هنر، تصنیف و ترانه
:: برچسب‌ها: کریم فکور, اشعار کریم فکور, تصنیف و ترانه
the writer : شیرین سخن
تک درختی تیره بختم - نواب صفا

تــک درخـتی تـیـره بــخـتـم

کــه در ســکــوت صـــحــرا

فریاد من شکسته در گلویم

تــک درخـتی بی پنـاهم

 

کــه دشــت آرزوهــا

گردید آخِر مزار آرزویم

خشک و بی بارم پس ثمرم کو

آن شــادابی آن بـرگ و بــرم کو

 

دور از یاران بـی توشــه و بـرگم

همخانه ی محنت همسایه ی مرگم

بـر رخــســارم غـبــار غـم نشسـته

طوفان از من چه شاخه ها شکسته

 

چو نـهـال زهـرآلـوده هـمـه کـس از من بگریزد

نه کسی با من بنشیند نه کسی با من آمیـزد

گویم غم خود را با خـار بـیابان

در سینه نهفتم اسرار فراوان

 

در دل شب سکوت صحرا بود غم افزا آه

از تو جدا بگویم ای مه حدیث خود با ماه

 

 

 

  اینجا کلیک کنید.

  تک درخت/ غلامحسین اشرفی

 

:: موضوعات مرتبط: آوای هنر، تصنیف و ترانه
:: برچسب‌ها: نواب صفوی, اشعار نواب صفوی, تصنیف و ترانه
the writer : شیرین سخن
سلسله موی دوست حلقه دام بلاست - سعدی

سلسله موی دوست حلقه دام بلاست

هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست

گر بزنندم به تیغ در نظرش بی‌دریغ

دیدن او یک نظر صد چو منش خونبهاست

 

گر برود جان ما در طلب وصل دوست

حیف نباشد که دوست دوست‌تر از جان ماست

دعوی عشاق را شرع نخواهد بیان

گونه زردش دلیل ناله زارش گواست

 

مایه پرهیزگار قوت صبر است و عقل

عقل گرفتار عشق صبر زبون هواست

دلشده پایبند گردن جان در کمند

زهره گفتار نه کاین چه سبب وان چراست

 

مالک ملک وجود حاکم رد و قبول

هر چه کند جور نیست ور تو بنالی جفاست

تیغ برآر از نیام زهر برافکن به جام

کز قبل ما قبول وز طرف ما رضاست

 

گر بنوازی به لطف ور بگدازی به قهر

حکم تو بر من روان زجر تو بر من رواست

هر که به جور رقیب یا به جفای حبیب

عهد فرامش کند مدعی بی‌وفاست

 

سعدی از اخلاق دوست هر چه برآید نکوست

گو همه دشنام گو کز لب شیرین دعاست

 

 

 

 اینجا کلیک کنید.

 سلسله مو/ محمدرضا شجریان

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار سعدی شیرازی، آوای هنر، تصنیف و ترانه
:: برچسب‌ها: سعدی شیرازی, سعدی, اشعار سعدی, غزلیات سعدی
the writer : شیرین سخن
مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابرو - حافظ

مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابرو

جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو

غلام چشم آن ترکم که در خواب خوش مستی

نگارین گلشنش روی است و مشکین سایبان ابرو

 

هلالی شد تنم زین غم که با طغرای ابرویش

که باشد مه که بنماید ز طاق آسمان ابرو

رقیبان غافل و ما را از آن چشم و جبین هر دم

هزاران گونه پیغام است و حاجب در میان ابرو

 

روان گوشه گیران را جبینش طرفه گلزاریست

که بر طرف سمن زارش همی‌گردد چمان ابرو

دگر حور و پری را کس نگوید با چنین حسنی

که این را این چنین چشم است و آن را آن چنان ابرو

 

تو کافردل نمی‌بندی نقاب زلف و می‌ترسم

که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو

اگر چه مرغ زیرک بود حافظ در هواداری

به تیر غمزه صیدش کرد چشم آن کمان ابرو

 

 

 

 اینجا کلیک کنید.

 کمان ابرو/ علیرضا افتخاری

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار حافظ شیرازی، آوای هنر، تصنیف و ترانه
:: برچسب‌ها: حافظ شیرازی, حافظ, اشعار حافظ, غزلیات حافظ
the writer : شیرین سخن
در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی - حافظ

در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی

خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی

دل که آیینه شاهیست غباری دارد

از خدا می‌ طلبم صحبت روشن رایی

 

کرده‌ام توبه به دست صنم باده فروش

که دگر می نخورم بی رخ بزم آرایی

نرگس ار لاف زد از شیوه چشم تو مرنج

نروند اهل نظر از پی نابینایی

 

شرح این قصه مگر شمع برآرد به زبان

ور نه پروانه ندارد به سخن پروایی

جوی‌ها بسته‌ام از دیده به دامان که مگر

در کنارم بنشانند سهی بالایی

 

کشتی باده بیاور که مرا بی رخ دوست

گشت هر گوشه چشم از غم دل دریایی

سخن غیر مگو با من معشوقه پرست

کز وی و جام می‌ام نیست به کس پروایی

 

این حدیثم چه خوش آمد که سحرگه می‌گفت

بر در میکده‌ای با دف و نی ترسایی

گر مسلمانی از این است که حافظ دارد

آه اگر از پی امروز بود فردایی

 

 

 

  اینجا کلیک کنید.

  شیدایی/ محمدرضا شجریان

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار حافظ شیرازی، آوای هنر، تصنیف و ترانه
:: برچسب‌ها: حافظ شیرازی, حافظ, اشعار حافظ, غزلیات حافظ
the writer : شیرین سخن
 
Latest Title
div style="display:none"> ابزار وبلاگ