html> شیرین سخن | ۱۳۹۶/۱۲/۱ - ۱۳۹۶/۱۲/۲۹
من نه آنم
که دو صد مصرع رنگین گویم
من چو فرهاد 
یکی گویم و شیرین گویم

"کهفی شیرازی"


من دختر شیرین سخن
دوره ی قاجار
تو پست مدرنی و مضامین
دل آزار
من فلسفه ی عشقم و
اشراقی محضم
تو عقلگرا چون رنه و نیچه
و ادگار
من پنجره ای رو به غزل...
خواجه ی شیراز
تو سخت پر از خشتی و مانند
به دیوار

"زهرا اقبالی"


شاه شمشاد قدان خسرو
شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه
صف شکنان
مست بگذشت و نظر بر من
درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه
شیرین سخنان

"حافظ شیرازی"


گزیده ی اشعار، سخنان ناب، ضرب المثل ها، زندگینامه ی بزرگان، معرفی کتاب، دلنوشته ها به همراه تصویر

شب رفت صبوح آمد غم رفت فتوح آمد - مولانا (دیوان شمس)

شب رفت صبوح آمد غم رفت فتوح آمد

خورشید درخشان شد تا باد چنین بادا

از دولت محزونان وز همت مجنونان

آن سلسله جنبان شد تا باد چنین بادا

عید آمد و عید آمد یاری که رمید آمد

عیدانه فراوان شد تا باد چنین بادا

 

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار مولانا بلخی، اشعار فصل بهار
:: برچسب‌ها: مولانا جلال الدین بلخی, مولانا, اشعار مولانا, غزلیات مولانا
the writer : شیرین سخن
بهار كه شد چشم بگشاییم - نيكی فيروزكوهی‌

و بهار كه شد

چشم بگشاییم

شاید

در فصل شگفتی‌ خوش آیند شكوفه ‌ها

گلی‌ را بیابیم

در انتظار

شاهزاده ‌ی‌ كوچكش، بی‌تاب ...

 

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار نیکی فیروزکوهی، اشعار فصل بهار، اشعار نو
:: برچسب‌ها: نيكی فيروزكوهی, اشعار نیکی فیروزکوهی, اشعار نو, گزیده اشعار
the writer : شیرین سخن
شادا بهار - شمس لنگرودی

شادا بهار

که دست مرا گرفته نمی دانم به کجا می برد

شادا من

که دست بهار را گرفته به خانه خود می برم...

 

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار شمس لنگرودی، اشعار فصل بهار، اشعار نو
:: برچسب‌ها: شمس لنگرودی, اشعار شمس لنگرودی, اشعار نو, گزیده اشعار
the writer : شیرین سخن
بهار آورده ام نمی خواهی؟ - رضا کاظمی

در زمستانی که بی هنگام آمده بود

و ابرهایی که ناغافل

تو

بهار را به پنجره ام هدیه کردی

و ماه مهربان را به دست هایم

حالا کجا مانده ای

دوباره بیایی کنار پنجره ام

بگویی: سلام

بهار آورده ام نمی خواهی؟!

 

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار رضا کاظمی، اشعار فصل بهار، اشعار نو
:: برچسب‌ها: رضا کاظمی, اشعار رضا کاظمی, اشعار نو, گزیده اشعار
the writer : شیرین سخن
مثل یک حادثه ی عشق پر از ابهامی - علی سعادتخوانی

مثل یک حادثه ی عشق پر از ابهامی

و گرفتار هزاران اگر و امایی

ای تو آن ناب ترین رایحه شعر بهار

تو مگر جام شرابی که چنین گیرایی

 

من به اندازه زیبایی تو تنهایم

تو به اندازه تنهایی من زیبایی

عاشقی را چه نیازیست به توجیه و دلیل

که تو ای عشق همان پرسش بی زیرایی

 

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار نو
:: برچسب‌ها: علی سعادتخوانی, اشعار علی سعادتخونی, اشعار نو, اشعار عاشقانه
the writer : شیرین سخن
زندگینامه عبید زاکانی

خواجه نظام‌الدین عبیدالله زاکانی معروف به عبید زاکانی شاعر

نویسنده و طنزپرداز ایرانی قرن هشتم هجری قمری است که طبق

قراین موجود در اواخر قرن هفتم یا اوایل قرن هشتم هجری قمری

در یکی از توابع قزوین چشم به جهان گشود

 

علت مشهور بودن او به زاکانی نسبت داشتن او به خاندان زاکان است

 که این خاندان تیره‌ای از عرب بنی خفاجه بودند که بعد از

 مهاجرت به ایران به نزدیکی قروه درجزین از توابع همدان

رفتند و در آن ناحیه مستقر شدند

 

وی در قزوین به دانش اندوزی پرداخته و در این شهر

پرورش یافته و تا پایان عمر در این شهر ماند

 

در خاندان او دو شعبه از دیگران مشهورتر بودند

شعبه ی یکم که به گفته ی حمدالله مستوفی همشهری عبید

اهل دانش‌های معقول و منقول بودند

 و شعبه ی دوم که مورخ آن‌ها را ارباب الصدور یعنی

وزیران و دیوانیان می‌نامد

 

 

زیبا سازی وبلاگ

 

(Read more)

:: Read more
:: موضوعات مرتبط: اشعار عبید زاکانی، زندگینامه شاعران کهن
:: برچسب‌ها: عبید زاکانی, زندگینامه عبید زاکانی, زندگینامه شاعران کهن, زندگینامه شاعران کلاسیک
the writer : شیرین سخن
تو اگر بهار را صدا کنی می آید - رضا کاظمی

تو اگر بهار را صدا کنی

می آید

حتی اگر دلش

جا مانده باشد میان برفها...

 

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار رضا کاظمی، اشعار فصل بهار، اشعار نو
:: برچسب‌ها: رضا کاظمی, اشعار رضا کاظمی, اشعار نو, گزیده اشعار
the writer : شیرین سخن
 
Latest Title
div style="display:none"> ابزار وبلاگ