![]() |
یکشنبه بیست و هفتم اسفند ۱۳۹۶ |
خواجه نظامالدین عبیدالله زاکانی معروف به عبید زاکانی شاعر
نویسنده و طنزپرداز ایرانی قرن هشتم هجری قمری است که طبق
قراین موجود در اواخر قرن هفتم یا اوایل قرن هشتم هجری قمری
در یکی از توابع قزوین چشم به جهان گشود
علت مشهور بودن او به زاکانی نسبت داشتن او به خاندان زاکان است
که این خاندان تیرهای از عرب بنی خفاجه بودند که بعد از
مهاجرت به ایران به نزدیکی قروه درجزین از توابع همدان
رفتند و در آن ناحیه مستقر شدند
وی در قزوین به دانش اندوزی پرداخته و در این شهر
پرورش یافته و تا پایان عمر در این شهر ماند
در خاندان او دو شعبه از دیگران مشهورتر بودند
شعبه ی یکم که به گفته ی حمدالله مستوفی همشهری عبید
اهل دانشهای معقول و منقول بودند
و شعبه ی دوم که مورخ آنها را ارباب الصدور یعنی
وزیران و دیوانیان مینامد
حمدالله مستوفی از عبید به عنوان نظامالدین عبیدالله زاکانی
یاد میکند و او را از شعبه ی دوم میداند
با این همه اطلاع دقیقی از مقام صدارت یا وزارت برای عبید
در دست نیست و همین قدر میدانیم که در دستگاه
پادشاهان فردی محترم بوده است
بنا به گفته ی تاریخ نویسان عبید در طول حیات خود
لقبهایی را از امراء و حکام زمان خود گرفته است
و اشعار خوب و رسائل بینظیری دارد
عباس اقبال در مقدمه دیوان عبید مینویسد:
از شرح حال و وقایع زندگانی عبید زاکانی اطلاع مفصل
در دست نیست
اطلاعات ما در این باب منحصر است به معلوماتی که
حمدالله مستوفی معاصر در تذکره خود شرحی مخلوط
به افسانه در باب او به دست داده
و مؤلف ریاض العلماء در باب بعضی از تألیفات او ذکر کرده است
اول اینکه او از جمله صدور وزرا بوده ولی در هیچ منبعی
به آن اشاره نشده است
دوم اینکه نام شخص شاعر نظام الدین بوده است
در صورتی که در ابتدای غالب نسخ کلیات و در مقدمههایی
که بر آن نوشتهاند وی را نجم الدین عبید زاکانی یاد کردهاند
سوم اینکه نام شخصی شاعر عبیدالله و عبید تخلص شعری او است
خود او نیز در تخلص یکی از غزلهای خود میگوید:
گر کنی با دیگران جور و جفا
با عبیدالله زاکانی مکن
و چهارم اینکه عبید در هنگام تألیف تاریخ گزیده که قریب
چهل سال پیش از مرگ اوست
به اشعار خوب و رسائل بینظیر خود شهرت داشته است
در تذکره دولتشاه سمرقندی چند حکایت راجع به عبید و
مشاعرات او با جهان خاتون شاعره و سلمان ساوجی و ذکر تألیفی
از او به نام شاه شیخ ابواسحاق در علم معانی و بیان و غیره هست
عبید در تألیفات خود از چندین تن از پادشاهان
و معاصران خود مانند
علاءالدین محمد، شاه شیخ ابوالحسن اینجو،
رکن الدین عبدالملک وزیر سلطان اویس جلایری
و شاه شجاع مظفری را یاد کرده است
عبید از نوابغ بزرگان است
میتوان او را تا یک اندازه شبیه به نویسنده بزرگ فرانسوی
ولتر دانست
عبید تا اواخر سال ۷۶۸هجری قمری هنوز حیات داشته است
به یقین وفات او بین سنوات ۷۶۸ و ۷۶۹ یا ۷۷۲ بوده داده است
که در دزفول یکی از شهرهای استان خوزستان دفن شد
و تا ۵۰ سال پیش سنگ قبرش نیز موجود بود
از تألیفاتی که از او باقی است معلوم است که بیشتر منظور او
انتقاد اوضاع زمان به زبان هزل و طیبت بوده است
مجموع اشعار جدی که از او باقیاست و در کلیات
به طبع رسیده است از ۳۰۰۰ بیت تجاوز نمیکنند
صرف نظر از این که عبید شاعر بوده است
همگان نام او را با طنز و هزل عجین و اغلب عامه او را
به لطایفش میشناسند
اشعار مطایبه و هزل همه به قصد عیب جویی و انتقاد از
اندیشه ها و گفتارها و کردارهای معاصرانش سروده شده است
در میان این اشعار عبید از بیان کلمات رکیک ابا نکرده
و گویا در این مورد روش سعدی در وی تاثیر داشته است
اما در میان همین اشعار ابیات و قطعاتی که مضمون
شوخی های لطیف و دور از کلمات رکیک باشد کم نسیت
و برخی از آنها در نهایت استادی و زبر دستی به نظم در آمده است
منظومه موش و گربه از همین قسم است و آن را باید
از بهترین منظومه های انتقادی شمرد که با لحنی کاملا طنز آمیز
و همراه با زبان مطایبه و به شیوه قصه پردازان شوخ طبع
و با مهارتی شگفت انگیز ساخته شده است
منظومه موش و گربه جنبه تمثیلی دارد
عیبد وضع موشها را وضع طبقه عامه مردم گرفته
و گربه را از طبقه قضات و حکام
قصه موش و گربه نزد همه فارسی زبانان آن روزگار
شهرت یافته و مدت ها در کتب درسی کودکان می آمد
ریش نامه و صد پند از همه لطیف ترند
مانند بسیاری از طنزپردازان متقدم مانند سعدی شیرازی
طنز و هزل به یکسان در لطایف او راه یافته است
اشعار جدی عبید زاکانی مشتمل بر سه هزار بیت است
که مرکب از قصاید، ترکیب بند ها، ترجیع ها، غزلیات،
مقطعات، رباعیات و نیز مثنوی طولانی عشاق نامه است
در قصاید عبید اشاره به حوادث تاریخی کم است
غزلیات او فصیح و در غایت لطافت و غالبا در استقبال از سعدی
و متاثر از شیوه گفتار آن استاد بزرگ است
اما موضوع غزل های عبید تنها عشق نیست بلکه در آنها
مطالب ابتکاری فراوان یافت می شود
در مثنوی عشاق نامه که وصفی عالی از خود شاعر
و عشق جانسوز اوست مضمین از هر حیث تازه و ابتکاری است
عبید مخالف تصوف و قلندری بوده که در عهد وی رایج بوده است
او مردی تیزبین در مسائل اجتماعی بوده و طبقات مختلف
اجتماع عصر خود را با نظر انتقاد می نگریست
و عیبهای آنها را به باد استهزا می گرفت
در مجموع عبید زاکانی توانا ترین نویسنده و شاعری است
که توانست به صورت های گوناگون به طعن و طنز به تعریض
و تصریح ریال معضلات جامعه آن دوران را بیان کند
او از همه شاعران و نویسندگان فارسی تا آن زمان بهتر
و بیشتر از عهده این عمر بر آمده است
او در غالب انتقاد ها کاملا مبتکر است و مطالب تازه
و ابداعی را با زبانی ساده چنان به شیرینی ادا کرده است
که هنوز هم دهان به دهان می گردد
در شعر زبانی سلیس و دور از پیچیدگی دارد و با نو آوری
و ابتکار آثاری آفریده که به کلی در ادب پارسی تازگی دارد
دیوان لطایف عبید زاکانی شامل بخشهای زیر است:
رساله اخلاق الاشراف، ریش نامه، صد پند، ترجیع بند،
تضمینات، قطعات، رباعیات، رساله دلگشا،
منظومه موش و گربه، منظومه سنگتراش
و رساله تعریفات ملا دو پیازه
ای آنکه به جز تو نیست فریادرسی
غیر از کرمت نداد کس داد کسی
کار من مستمند بیچاره بساز
کان بر تو به هیچ آید و برماست بسی
:: برچسبها: عبید زاکانی, زندگینامه عبید زاکانی, زندگینامه شاعران کهن, زندگینامه شاعران کلاسیک
![]() the writer : شیرین سخن
![]() |