![]() |
پنجشنبه سی ام آذر ۱۳۹۶ |
درآمد از در خندان لب و گشاده جبین
کنار من بنشست و غبار غم بنشاند
فشرد حافظ محبوب را به سینه خویش
دلم به سینه فرو ریخت تا چه خواهد خواند
به ناز چشم فرو بست و صفحه ای بگشود
ز فرط شادی کوبید پای و دست افشاند
مرا فشرد در آغوش وخنده ای زد و گفت
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
هزار بوسه زدم بر ترانه استاد
هزار بار بر آن روح پاک رحمت باد

:: برچسبها: فریدون مشیری, اشعار فریدون مشیری, اشعار نو, بهار
![]() the writer : شیرین سخن
![]() |






















