html> شیرین سخن | اشعار فروغ فرخزاد
من نه آنم
که دو صد مصرع رنگین گویم
من چو فرهاد 
یکی گویم و شیرین گویم

"کهفی شیرازی"


من دختر شیرین سخن
دوره ی قاجار
تو پست مدرنی و مضامین
دل آزار
من فلسفه ی عشقم و
اشراقی محضم
تو عقلگرا چون رنه و نیچه
و ادگار
من پنجره ای رو به غزل...
خواجه ی شیراز
تو سخت پر از خشتی و مانند
به دیوار

"زهرا اقبالی"


شاه شمشاد قدان خسرو
شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه
صف شکنان
مست بگذشت و نظر بر من
درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه
شیرین سخنان

"حافظ شیرازی"


گزیده ی اشعار، سخنان ناب، ضرب المثل ها، زندگینامه ی بزرگان، معرفی کتاب، دلنوشته ها به همراه تصویر

خوبی كن و فراموش كن... - فروغ فرخزاد

نه آرامشت را به چشمی وابسته كن

نه دستت را به گرمای دستی دلخوش

چشم ها بسته می شوند و دست ها مشت می شوند...

و تو می مانی و یك دنیا تنهایی...

 

میلیونها درخت در جهان

به طور اتفاقی توسط موش ها و

سنجاب هایی كاشته شدند

كه دانه هایی را مدفون كردند و

 

سپس جای مخفی آن را فراموش كردند...

خوبی كن و فراموش كن...

روزی رشد خواهد كرد

 

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار فروغ فرخزاد، اشعار نو
:: برچسب‌ها: فروغ فرخزاد, اشعار فروغ فرخزاد, اشعار نو, شعر نو
the writer : شیرین سخن
میان تاریکی تو را صدا کردم - فروغ فرخزاد

میان تاریکی

تو را صدا کردم

سکوت بود و نسیم

که پرده را می برد 

 

در آسمان ملول

ستاره ای می سوخت

ستاره ای می رفت

ستاره ای می مُرد 

 

ترا صدا کردم

ترا صدا کردم

تمام هستی من …

چو یک پیاله ی شیر

 

زیبا سازی وبلاگ

 

(Read more)

:: Read more
:: موضوعات مرتبط: اشعار فروغ فرخزاد، اشعار نو
:: برچسب‌ها: فروغ فرخزاد, اشعار فروغ فرخزاد, اشعار نو, شعر نو
the writer : شیرین سخن
زندگینامه فروغ فرخزاد

فروغ فرخزاد در 8 دی ‌ماه ۱۳۱۳ هجری شمسی در تهران

از پدری تفرشی و مادری کاشانی ‌تبار بدنیا آمد

فروغ فرزند چهارم توران وزیری‌ تبار و سرهنگ محمد فرخزاد است

 

فروغ با مجموعه‌های اسیر، دیوار و عصیان در قالب

 چهار پاره کار خود را آغاز کرد

 

فروغ فرخزاد در سال‌ ۱۳۳۰ با پرویز شاپور طنزپرداز ایرانی

که پسرخالهٔ مادر وی بود ازدواج کرد

این ازدواج در سال ۱۳۳۴ به جدایی انجامید

حاصل این ازدواج یک پسر به نام کامیار بود

 

فروغ پیش از ازدواج با شاپور با وی نامه‌ نگاری‌های عاشقانه‌ای داشت

این نامه‌ها به همراه نامه‌های فروغ در زمان ازدواج این دو

و همچنین نامه‌های وی به شاپور پس از جدایی از وی 

بعدها توسط کامیار شاپور و عمران صلاحی در کتابی به نام

اولین تپش‌های عاشقانهٔ قلبم  منتشر گردید

 

 

زیبا سازی وبلاگ

(Read more)

 

:: Read more
:: موضوعات مرتبط: زندگینامه شاعران معاصر
:: برچسب‌ها: فروغ فرخزاد, زندگینامه فروغ فرخزاد, زندگینامه شاعران معاصر, اشعار فروغ فرخزاد
the writer : شیرین سخن
سهم من - فروغ فرخزاد

در اتاقی که به اندازه یک تنهاییست

دل من

که به اندازه یک عشقست

به بهانه های ساده خوشبختی خود می نگرد

به زوال زیبای گلها در گلدان

به نهالی که تو در باغچه خانه مان کاشته ای

و به آواز قناری ها

که به اندازه یک پنجره می خوانند

آه سهم من اینست

سهم من اینست

سهم من

آسمانیست که آویختن پرده ای آن را از من می گیرد

سهم من پایین رفتن از یک پله متروکست

و به چیزی در پوسیدگی و غربت واصل گشتن

 

 

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار فروغ فرخزاد، اشعار نو
:: برچسب‌ها: فروغ فرخزاد, اشعار فروغ فرخزاد, اشعار نو, شعر نو
the writer : شیرین سخن
شب کوچک من - فروغ فرخزاد

در شب کوچک من افسوس 

باد با برگ درختان میعادی دارد 

در شب کوچک من دلهره ویرانیست

گوش کن

 

وزش ظلمت را می شنوی؟

من غریبانه به این خوشبختی می نگرم

من به نومیدی خود معتادم 

گوش کن 

 

وزش ظلمت را می شنوی ؟

در شب اکنون چیزی می گذرد

ماه سرخست و مشوش 

و بر این بام که هر لحظه در او بیم فرو ریختن است 

 

 ابرها همچون انبوه عزاداران

لحظه باریدن را گویی منتظرند

لحظه ای 

و پس از آن هیچ ...

 

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار فروغ فرخزاد، اشعار نو
:: برچسب‌ها: فروغ فرخزاد, اشعار فروغ فرخزاد, اشعار نو, اشعار عاشقانه
the writer : شیرین سخن
بگذار که فراموش کنم - فروغ فرخزاد

چون تو را می نگرم

مثل این است که از پنجره ای 

تک درختم را سرشار از برگ

 در تب زرد خزان می نگرم 

  مثل این است که تصویری را 

روی جریان های مغشوش آب روان می نگرم

 شب و روز

 شب و روز

 شب و روز

بگذار

که فراموش کنم

تو چه هستی جز یک لحظه، یک لحظه که چشمان مرا

می گشاید در 

برهوت آگاهی؟

بگذار 

که فراموش کنم 

 

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار فروغ فرخزاد، اشعار نو
:: برچسب‌ها: فروغ فرخزاد, اشعار فروغ فرخزاد, اشعار نو, اشعار عاشقانه
the writer : شیرین سخن
من از سُلاله ی درختانم - فروغ فرخزاد

من از سُلاله ی درختانم

تنفس هوای مانده ملولم میکند

پرنده ای که مرده بود به من پند داد که

پرواز را بخاطر بسپارم

 

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار فروغ فرخزاد، اشعار نو
:: برچسب‌ها: فروغ فرخزاد, اشعار فروغ فرخزاد, اشعار نو, شعر نو
the writer : شیرین سخن
 
Latest Title
div style="display:none"> ابزار وبلاگ