html> شیرین سخن | ۱۳۹۷/۰۸/۱ - ۱۳۹۷/۰۸/۳۰
من نه آنم
که دو صد مصرع رنگین گویم
من چو فرهاد 
یکی گویم و شیرین گویم

"کهفی شیرازی"


من دختر شیرین سخن
دوره ی قاجار
تو پست مدرنی و مضامین
دل آزار
من فلسفه ی عشقم و
اشراقی محضم
تو عقلگرا چون رنه و نیچه
و ادگار
من پنجره ای رو به غزل...
خواجه ی شیراز
تو سخت پر از خشتی و مانند
به دیوار

"زهرا اقبالی"


شاه شمشاد قدان خسرو
شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه
صف شکنان
مست بگذشت و نظر بر من
درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه
شیرین سخنان

"حافظ شیرازی"


گزیده ی اشعار، سخنان ناب، ضرب المثل ها، زندگینامه ی بزرگان، معرفی کتاب، دلنوشته ها به همراه تصویر

لحظه ديدار نزديك است - مهدی اخوان ثالث

لحظه ديدار نزديك است

 باز من ديوانه ام، مستم

باز می لرزد، دلم، دستم

باز گويی در جهان ديگری هستم

 

های !

نخراشی به غفلت گونه ام را، تيغ

 های !

نپريشی صفای زلفکم را، دست

 

 آبرويم را نريزی، دل

ای نخورده مست

لحظه ديدار نزديك است

 

 

 اینجا کلیک کنید.

 لحظه دیدار/ رضا صادقی

 

   

:: موضوعات مرتبط: اشعار مهدی اخوان ثالث، اشعار نو، آوای هنر، تصنیف و ترانه
:: برچسب‌ها: مهدی اخوان ثالث, اشعار مهدی اخوان ثالث, اشعار عاشقانه, اشعار نو
the writer : شیرین سخن
زندگینامه مهدی اخوان ثالث

مهدی اخوان ثالث متخلص به م.امید متولد ۱۰ اسفند ۱۳۰۷ در مشهد می باشد 

وی شاعری  پرآوازه و موسیقی ‌پژوه بود

 

اشعار او زمینه ی اجتماعی دارند و گاه حوادث زندگی مردم را

به تصویر کشیده‌ است

همچنین دارای لحن حماسی آمیخته با صلابت و سنگینی

شعر خراسانی و نیز در بردارنده ی ترکیبات نو و تازه است

 

اخوان ثالث در شعر کلاسیک فارسی توانا بود و در ادامه به شعر نو گرایید

از وی اشعاری در هر دو سبک به جای مانده‌ است

همچنین او آشنا به نوازندگی تار و مقام‌های موسیقایی بود

 

پدر او که علی نام داشت یکی از سه برادری بود که از فهرج

در استان یزد به مشهد کوچ کرده بود و از این رو آنان

نام خانوادگیشان را اخوان ثالث به معنی برادران سه‌ گانه گذاشتند

 

چیره‌ دستی اخوان در شعر حماسی است

او درون‌ مایه‌های حماسی را در شعرش به کار می‌گیرد و جنبه‌هایی

از این درون‌ مایه‌ها را به استعاره و نماد آراسته می‌ کند

 

 

زیبا سازی وبلاگ

(Read more)

:: Read more
:: موضوعات مرتبط: زندگینامه شاعران معاصر
:: برچسب‌ها: مهدی اخوان ثالث, زندگینامه مهدی اخوان ثالث, زندگینامه شاعران معاصر, اشعار مهدی اخوان ثالث
the writer : شیرین سخن
دنیا می رود - دلنوشته

دنیا می رود

ایستادن در مرام این دنیا نیست

فرقی نمی کند چرخ روزگار تو به راه افتاده باشد یا نه

جهان همچنان می رود

شاید برای همین است که می گویند بی وفاست

روزگار می گذرد

در همه لحظه های کوتاهی که تو می خندی

و در تک تک دقایق بلندی که بغض داری 

حتی آن ساعت های کش داری که در گیر و دار

کار و زندگی ات غرق شده ای

و در تمام روز های خنثی که احساس می کنی

هیچ فرقی با گذشته نکردی

و در آینده هم هیچ اتفاق عجیبی رخ نمی دهد

جهان همچنان می رود

نه می توان باتری ساعت ها را بیرون آورد

نه می شود ورق های تقویم را پاره کرد

نه حتی یک جمعه را نگه داشت که تمام نشود

حالا که دنیا خودش هم نمی داند کجا می رود

بیا تا ایستگاه به ایستگاه زندگی کنیم

با فکر خدا و بی خیال مقصد

 

 

:: موضوعات مرتبط: دلنوشته
:: برچسب‌ها: دلنوشته
the writer : شیرین سخن
من نمی دانستم معنی هرگز را - هوشنگ ابتهاج

زیبا سازی وبلاگ

 

آری

آن روز چو می رفت کسی

داشتم آمدنش را باور 

من نمی دانستم 

 معنی هرگز را

 تو چرا باز نگشتی دیگر؟

 

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار هوشنگ ابتهاج
:: برچسب‌ها: هوشنگ ابتهاج, اشعار هوشنگ ابتهاج, غزلیات هوشنگ ابتهاج, غزل
the writer : شیرین سخن
من خدا را دارم - سهراب سپهری

من خدا را دارم

کوله بارم بر دوش

سفری میباید

سفری بی همراه

 

گم شدن تا ته تنهایی محض

سازکم با من گفت:

هر کجا لرزیدی

از سفر ترسیدی

 

تو بگو از ته دل

من خدا را دارم

من و سازم چندیست

که فقط با اوییم . . .

 

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار سهراب سپهری، اشعار نو
:: برچسب‌ها: سهراب سپهری, اشعار سهراب سپهری, اشعار نو, شعر نو
the writer : شیرین سخن
شب کوچک من - فروغ فرخزاد

در شب کوچک من افسوس 

باد با برگ درختان میعادی دارد 

در شب کوچک من دلهره ویرانیست

گوش کن

 

وزش ظلمت را می شنوی؟

من غریبانه به این خوشبختی می نگرم

من به نومیدی خود معتادم 

گوش کن 

 

وزش ظلمت را می شنوی ؟

در شب اکنون چیزی می گذرد

ماه سرخست و مشوش 

و بر این بام که هر لحظه در او بیم فرو ریختن است 

 

 ابرها همچون انبوه عزاداران

لحظه باریدن را گویی منتظرند

لحظه ای 

و پس از آن هیچ ...

 

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار فروغ فرخزاد، اشعار نو
:: برچسب‌ها: فروغ فرخزاد, اشعار فروغ فرخزاد, اشعار نو, اشعار عاشقانه
the writer : شیرین سخن
آی عشق، آی عشق - احمد شاملو

همه لرزش دست و دلم

از آن بود

که عشق پناهی گردد

پروازی نه، گریز گاهی گردد

 

آی عشق، آی عشق

چهره آبی‌ات پیدا نیست

و خنکای مرهمی بر شعله زخمی

نه شور شعله بر سرمای درون

 

آی عشق، آی عشق

چهره ی سرخت پیدا نیست

غبار تیره تسکینی بر حضور وَهن

و دنج رهایی بر گریز حضور

 

سیاهی بر آرامش آبی

و سبزه ی برگچه بر ارغوان

آی عشق، آی عشق

رنگ آشنایت پیدا نیست

 

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار احمد شاملو، اشعار نو، متن های زیبا و عاشقانه
:: برچسب‌ها: احمد شاملو, اشعار احمد شاملو, اشعار نو, اشعار عاشقانه
the writer : شیرین سخن
 
Latest Title
div style="display:none"> ابزار وبلاگ