html> به شوق نور در ظلمت قدم بردار - فریدون مشیری
من نه آنم
که دو صد مصرع رنگین گویم
من چو فرهاد 
یکی گویم و شیرین گویم

"کهفی شیرازی"


من دختر شیرین سخن
دوره ی قاجار
تو پست مدرنی و مضامین
دل آزار
من فلسفه ی عشقم و
اشراقی محضم
تو عقلگرا چون رنه و نیچه
و ادگار
من پنجره ای رو به غزل...
خواجه ی شیراز
تو سخت پر از خشتی و مانند
به دیوار

"زهرا اقبالی"


شاه شمشاد قدان خسرو
شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه
صف شکنان
مست بگذشت و نظر بر من
درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه
شیرین سخنان

"حافظ شیرازی"


گزیده ی اشعار، سخنان ناب، ضرب المثل ها، زندگینامه ی بزرگان، معرفی کتاب، دلنوشته ها به همراه تصویر

به شوق نور در ظلمت قدم بردار - فریدون مشیری

افق تاریک

دنیا تنگ

نومیدی توانفرساست

می دانم

 

و لیکن ره سپردن درسیاهی

رو به سوی روشنی زیباست

می دانی

به شوق نور در

 

ظلمت قدم بردار

به این غم های جان آزار دل مسپار

که مرغان گلستان زاد

که سرشارند از آواز آزادی

 

نمی دانند هرگز لذت و شوق رهایی را

و رعنایان تن در تور پرورده

نمی دانند در پایان تاریکی شکوه روشنایی را

 

 

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار فریدون مشیری، اشعار نو
:: برچسب‌ها: فریدون مشیری, اشعار فریدون مشیری, اشعار نو, شعر نو
the writer : شیرین سخن
 
Latest Title
div style="display:none"> ابزار وبلاگ