html> مرغ سحر - ملک الشعرای بهار
من نه آنم
که دو صد مصرع رنگین گویم
من چو فرهاد 
یکی گویم و شیرین گویم

"کهفی شیرازی"


من دختر شیرین سخن
دوره ی قاجار
تو پست مدرنی و مضامین
دل آزار
من فلسفه ی عشقم و
اشراقی محضم
تو عقلگرا چون رنه و نیچه
و ادگار
من پنجره ای رو به غزل...
خواجه ی شیراز
تو سخت پر از خشتی و مانند
به دیوار

"زهرا اقبالی"


شاه شمشاد قدان خسرو
شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه
صف شکنان
مست بگذشت و نظر بر من
درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه
شیرین سخنان

"حافظ شیرازی"


گزیده ی اشعار، سخنان ناب، ضرب المثل ها، زندگینامه ی بزرگان، معرفی کتاب، دلنوشته ها به همراه تصویر

مرغ سحر - ملک الشعرای بهار

مرغ سحر ناله سرکن

داغ مرا تازه تر کن

ز آه شرر بار این قفس را

بَر شِکن و زیر و زِبَر کن

 

بلبل پَر بسته ز کنج قفس درآ

نغمهٔ آزادی نوع بشر سرا

وَز نفسی عرصهٔ این خاک تیره را پر شرر کن

ظلم ظالم، جور صیاد آشیانم، داده بر باد

 

ای خدا، ای فـلک، ای طبیعت

شام تاریک ما را سحر کن

نوبهار است گل به بار است

ابر چشمم ژاله ‌بار است

 

این قفس چون دلم تنگ و تار است

شعله فکن در قفس ای آه آتشین

دست طبیعت گل عمر مرا مچین

جانب عاشق نِگَه‌ ای تازه گل از این، بیشتر کن

مرغ بیدل شرح هجران مختصر٬ مختصر کن

 

 

 اینجا کلیک کنید.

 مرغ سحر/ محمدرضا شجریان

:: موضوعات مرتبط: اشعار ملک الشعرای بهار، آوای هنر، تصنیف و ترانه
:: برچسب‌ها: ملک الشعرای بهار, اشعار ملک الشعرای بهار, تصنیف و ترانه
the writer : شیرین سخن
 
Latest Title
div style="display:none"> ابزار وبلاگ