![]() |
سه شنبه شانزدهم آذر ۱۳۹۵ |
میان من و تو
به همان اندازه فاصله هست
که میان ابرهایی که در آسمان
و انسانهایی که بر زمین سرگردانند
شاید روزی به هم باز رسیم
روزی که من به سان دریایی خشکیدم و
تو چون قایقی فرسوده بر خاک ماندی
هر کس آنچه را که دوست دارد در بند میگذارد
و هر زن مروارید غلتان خود را
به زندان صندوقش محبوس میدارد
بگذار کسی نداند که
چگونه من به جای بوسیده شدن و نوازش شدن
گزیده شده ام
بگذار هیچ کس نداند هیچ کس
و از میان این همهی خدایان
خدایی جز فراموشی بر این همه رنج آگاه نگردد
:: برچسبها: احمد شاملو, اشعار احمد شاملو, اشعار نو, گزیده اشعار
![]() the writer : شیرین سخن
![]() |