![]() |
پنجشنبه بیست و چهارم تیر ۱۳۹۵ |
نمی داند دل تنها میان جمع هم تنهاست
مرا افکنده در تنگی که نام دیگرش دریاست
تو از کی عاشقی این پرسش آیینه بود از من
خودش از گریه ام فهمید مدت هاست، مدت هاست
جهان بی عشق چیزی نیست جز تکرار یک تکرار
اگر جایی به حال خویش باید گریه کرد اینجاست
من این تکرار را چون سیلی امواج بر ساحل
تحمل می کنم هر چند جانکاه است و جانفرساست
در این فکرم که در پایان این تکرار پی در پی
اگر جایی برای مرگ باشد زندگی زیباست
:: برچسبها: فاضل نظری, اشعار فاضل نظری, غزلیات فاضل نظری, اشعار عاشقانه
![]() the writer : شیرین سخن
![]() |