![]() |
چهارشنبه دوم تیر ۱۳۹۵ |
میایی بچه بشیم به آسمون
نیگا کنیم
میایی قلبا رو مثل بادبادک
هوا کنیم
میایی بچه بشیم پشت ستون
سایه ها
یه جوری قایم بشیم همدیگرو
صدا کنیم
میایی بچه بشیم رختامونو
در بیاریم
بپریم با همدیگه تو حوض نور
شنا کنیم
من میخوام یه جور بشه بغل کنیم
همدیگرو
میایی بچه بشیم دروغکی
دعوا کنیم
سکه خورشیدمون گم شد و ما
فقیر شدیم
میایی با همدیگه مشتای ابرو
وا کنیم
همه پنجره ها شیشه دارن
شیشه مات
بیا با همدیگه سنگ از تو کوچه
پیدا کنیم
:: برچسبها: عمران صلاحی, اشعار عمران صلاحی, اشعار نو, شعر نو
![]() the writer : شیرین سخن
![]() |