html> زندگینامه فریدون مشیری
من نه آنم
که دو صد مصرع رنگین گویم
من چو فرهاد 
یکی گویم و شیرین گویم

"کهفی شیرازی"


من دختر شیرین سخن
دوره ی قاجار
تو پست مدرنی و مضامین
دل آزار
من فلسفه ی عشقم و
اشراقی محضم
تو عقلگرا چون رنه و نیچه
و ادگار
من پنجره ای رو به غزل...
خواجه ی شیراز
تو سخت پر از خشتی و مانند
به دیوار

"زهرا اقبالی"


شاه شمشاد قدان خسرو
شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه
صف شکنان
مست بگذشت و نظر بر من
درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه
شیرین سخنان

"حافظ شیرازی"


گزیده ی اشعار، سخنان ناب، ضرب المثل ها، زندگینامه ی بزرگان، معرفی کتاب، دلنوشته ها به همراه تصویر

زندگینامه فریدون مشیری

فریدون مشیری در سی ام شهریور ۱۳۰۵ در تهران بدنیا آمد

سالهای اول و دوم تحصیلات ابتدایی را در تهران گذراند

و سپس به علت مأموریت اداری پدرش به مشهد رفت و بعد از

چند سال دوباره به تهران بازگشت

و سه سال اول دبیرستان را در دارالفنون گذراند

و آنگاه به دبیرستان ادیب رفت

 

مشیری همزمان با تحصیل در سال آخر دبیرستان در سن

18 سالگی در اداره پست و تلگراف (مخابرات) مشغول به کار شد

و این کار ۳۳ سال ادامه یافت

 

در همان سال مادرش در سن ۳۹ سالگی در گذشت

که اثر عمیقی در او بر جای گذاشت

 

سپس در آموزشگاه فنی وزارت پست و تلگراف مشغول تحصیل گردید 

روزها به کار می‌پرداخت و شبها به تحصیل ادامه می‌داد

از همان زمان به مطبوعات روی آورد و در روزنامه‌ها و مجلات

کارهایی از قبیل خبرنگاری و نویسندگی را به عهده گرفت

 

بعدها در رشته ادبیات فارسی دانشگاه تهران به تحصیل ادامه داد

اما کار اداری از یک سو و کارهای مطبوعاتی از سوی دیگر 

در ادامهٔ تحصیلش مشکلاتی ایجاد می‌کرد

 

سرانجام تحصیل را رها کرد اما کار در مطبوعات را ادامه داد

از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۱ مسئول صفحه شعر و ادب مجله روشنفکر بود

مشیری در سالهای پس از آن نیز تنظیم صفحه شعر

و ادبی مجله سپید و سیاه را برعهده داشت

 

مشیری توجه خاصی به موسیقی ایرانی داشت

و در پی همین دلبستگی طی سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷

عضویت شورای موسیقی و شعر رادیو را پذیرفت

 

مشیری سرودن شعر را از نوجوانی و تقریباً

از پانزده سالگی شروع کرد

اولین مجموعه شعرش با نام تشنه توفان

در ۲۸ سالگی او با مقدمه محمدحسین شهریار و علی دشتی

در ۱۳۳۴ به چاپ رسید

 

معروفترین اثر وی شعر کوچه نام دارد

که در اردیبهشت ۱۳۳۹ در مجله روشنفکر چاپ شد

این شعر از زیباترین و عاشقانه‌ترین شعرهای نو زبان فارسی است

 

با توجه به علاقه‌ای که وی به عرفان و تصوف ایرانی داشت

مجموعه‌ای از ۱۰۰ ماجرا منسوب به شیخ ابو سعید ابوالخیر را

باعنوان یکسو نگریستن و یکسان نگریستن

و با مقدمه‌ای به قلم دکتر جواد نوربخش

در اوایل دهه ۱۳۴۰ منتشر نمود

 

او در سال ۱۳۳۳ با خانم اقبال اخوان ازدواج کرد

و اکنون دو فرزند به نام‌های بابک و

بهار از او به یادگار مانده‌ است

 

کتاب های اشعار او به ترتیب عبارتند از:

تشنه توفان، گناه دریا، نایافته، ابر و کوچه، بهار را باور کن،

از خاموشی، مروارید مهر، آه باران، از دیار آشتی، با پنج سخن سرا،

لحظه ها و احساس، آواز آن پرنده غمگین

 

گزینه اشعار او عبارتند از:

پرواز با خورشید، برگزیده ها، گزینه اشعار سه دفتر، دلاویزترین،

یک آسمان پرنده، و همچنین برگزیده ای از کتاب اسرار التوحید

به نام  یکسان نگریستن 

 

مشیری سال‌ها از بیماری رنج می‌برد و در بامداد روز جمعه

۳ آبان‌ماه ۱۳۷۹ خورشیدی در ۷۴سالگی در تهران درگذشت

 مزار او در بهشت زهرا، قطعهٔ ۸۸ قطعهٔ هنرمندان 

ردیف ۱۶۴، شمارهٔ ۱۰می‌باشد

 

یادم آید که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم

پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم

ساعتی بر لب آن جوی نشستیم

تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت

من همه محو تماشای نگاهت

آسمان صاف و شب آرام

بخت خندان و زمان رام

خوشه ماه فرو ریخته در آب

شاخه ها دست برآورده به مهتاب

شب و صحرا و گل و سنگ

همه دل داده به آواز شباهنگ

 

:: موضوعات مرتبط: زندگینامه شاعران معاصر
:: برچسب‌ها: فریدون مشیری, زندگینامه فریدون مشیری, زندگینامه شاعران معاصر, اشعار فریدون مشیری
the writer : شیرین سخن
 
Latest Title
div style="display:none"> ابزار وبلاگ