![]() |
چهارشنبه بیست و دوم اسفند ۱۳۹۷ |

کافکا در کرانه رمانی است از نویسنده ی ژاپنی هاروکی موراکامی
که اولین بار در سال ۲۰۰۲ به ژاپنی و در سال ۲۰۰۵ به انگلیسی
و در سال ۱۳۸۶ به فارسی منتشر شد
دو ترجمه ی فارسی از این کتاب به طور همزمان در سال ۱۳۸۶ منتشر شدند
ترجمه ی گیتا گرگانی توسط انتشارات نگاه با نام کافکا در ساحل و
ترجمه ی مهدی غبرائی توسط انتشارات نیلوفر با نام کافکا در کرانه
به چاپ رسیدهاند
موراکامی بعد از سن سی سالگی نوشتن را شروع کرد
یعنی درست زمانی که بیشتر آدمها تمایل زیادی
به تغییر مسیری که انتخاب کردهاند ندارند
او در جایی میگوید:
بیست تا سیسالگی را با همسرم
صرف انجام انواع و اقسام کارهای مختلف کردیم
تا بتوانیم قرضهای بانکی مان را بپردازیم
موراکامی بعد از دیدن یک مسابقه بیسبال ایدهای در ذهنش شکل گرفت
و همان ایده تبدیل شد به رمان اول او یعنی:
به آواز باد گوش بسپار
بعد از استقبال مردم از رمانهایش کسب و کار خود را رها میکند
و تبدیل میشود به نویسندهای تمام وقت
نویسندهای که حالا از پرخوانندهترین نویسندگان معاصر محسوب میشود
و چند سالی است که حتی گمانه زنیهایی برای اهدای
نوبل ادبیات به او نیز شنیده میشود
موراکامی به زبان ژاپنی می نویسد
زبانی که به علت دشواری در نوشتن و خواندن حتی در
بین ده زبان پویای جهان نیز قرار نمیگیرد
اما نثر او به قدری ساده، سلیس و تصویری است که به راحتی
خواننده را همراه داستان میکند و او را تا آخر قصه سرزنده نگه میدارد
شروع رمان با دو جریان یا دو داستان موازی همراه است
که به نظر میرسد در ابتدا بین آن ها هیچ ارتباطی وجود ندارد
دو قهرمان داستان یعنی کافکا تامورا و ناکاتا هیچگاه همدیگر را نمی بینند
ولی روند داستان چنان است که اثر تعیین کننده
بر زندگی همدیگر می گذارند و سایههای زندگی
دو داستان در همدیگر مشاهده میشود
و این ارتباط و هم بستگی به جایی میرسد که گویا
دو قهرمان داستان دو وجه یا پیکره ی یک وجود هستند
پسری به نام کافکا تامورا از خانه فرار میکند و به شهر دیگری میرود
به موازات این روایت داستان مردی به نام ناکاتا هم روایت میشود
او یک عقب ماندهی ذهنی است اما میتواند با گربهها حرف بزند
روایت دیگری هم در ابتدای کتاب وجود دارد
گزارشی در مورد حادثهی تپهی برنج در سال ۱۹۴۴ که براساس
اسناد تحقیقی بخش اطلاعات ارتش آمریکا روایت میشود
رمان از دو خط داستانی مجزا اما مرتبط به هم تشکیل شده است
روایت به طور مداوم در میان این دو خط داستانی جلو و عقب می رود
نحوهی روایت به طور مرتب عوض میشود
فصل های فرد داستان کافکای ۱۵ ساله را روایت میکند
که از خانهی پدرش فرار میکند
بعد از یکسری اتفاقات او پناهگاه آرامی مییابد
یک کتابخانه خصوصی در تاکاماتسو که از راه دور توسط
خانم سائکیِ گوشهگیر وکتابدار با استعداد
و خوشبرخورد هوشیما اداره میشود
او روزهایش را به خواندن ترجمهی آزاد ریچارد فرانس برتون
از کتاب هزار و یکشب و مجموعه آثار ناتسومه ساسهکی میگذراند
تا این که پلیس جستوجویی را به دنبال او به منظور ارتباط
با یک قتل وحشیانه آغاز میکند
فصل های زوج داستان ناکاتا است
او دارای توانایی های مرموز و غریبی است
او یک کار پاره وقت در سال های پیریاش پیدا کرده است، یافتن گربهها
یک مورد از جستوجو های ناکاتا به دنبال گربههای گمشده
او را از خانهاش دور میکند و
وارد مسیری میکند که برای نخستین بار است که آن را طی میکند
او با یک راننده کامیون به اسم هوشیما همراه میشود
که او را در ابتدا به عنوان مسافر سوار میکند
اما در ادامه بسیاردلبسته ی پیرمرد میشود و ...
نام کتاب: کافکا در کرانه
نام نویسنده: هاروکی موراکامی
ناشر: انتشارات نگاه

:: برچسبها: کافکا در کرانه, هاروکی موراکامی, رمان, رمان رئالیسم
![]() the writer : شیرین سخن
![]() |














