html> بعضی وقت ها آدم دلش چه چیزها که نمی خواهد ... - عادل دانتیسم
من نه آنم
که دو صد مصرع رنگین گویم
من چو فرهاد 
یکی گویم و شیرین گویم

"کهفی شیرازی"


من دختر شیرین سخن
دوره ی قاجار
تو پست مدرنی و مضامین
دل آزار
من فلسفه ی عشقم و
اشراقی محضم
تو عقلگرا چون رنه و نیچه
و ادگار
من پنجره ای رو به غزل...
خواجه ی شیراز
تو سخت پر از خشتی و مانند
به دیوار

"زهرا اقبالی"


شاه شمشاد قدان خسرو
شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه
صف شکنان
مست بگذشت و نظر بر من
درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه
شیرین سخنان

"حافظ شیرازی"


گزیده ی اشعار، سخنان ناب، ضرب المثل ها، زندگینامه ی بزرگان، معرفی کتاب، دلنوشته ها به همراه تصویر

بعضی وقت ها آدم دلش چه چیزها که نمی خواهد ... - عادل دانتیسم

بعضی وقت ها هم هست

دلت می خواهد

داستان زندگی تو هم کتابی شود

 آن هم کتابی چند فصلی

 

گاهی دستت می گرفتی ورقش می زدی

برمی گشتی به فصل های قبل تر

آدمهای بیخود توی قصه ات را پیدا می کردی 

برایشان توضیح می دادی

 

چقدر عمرت را بیهوده به خاطرشان تلف کردی

بعد ورق های مربوط به  

بیخودی ها را پاره می کردی و دور می ریختی

جوری که وقتی 

 

کاغذ پاره های مچاله شده را می دیدند 

می فهمیدند

نبودنشان فرقی با بودنشان نمی کرده

می دیدند

 

که بدون آنها نمرده ایی، زنده ایی هنوز

راه می روی، نفس می کشی، می خندی ...

اصلاً بهتری

بعضی وقت ها آدم

دلش چه چیزها که نمی خواهد ...

 

 

     

:: موضوعات مرتبط: اشعار عادل دانتیسم، اشعار نو، دلنوشته
:: برچسب‌ها: عادل دانتیسم, اشعار عادل دانتیسم, اشعار نو, شعر نو
the writer : شیرین سخن
 
Latest Title
div style="display:none"> ابزار وبلاگ