html> روزنه - ايرج جنتی عطائی
من نه آنم
که دو صد مصرع رنگین گویم
من چو فرهاد 
یکی گویم و شیرین گویم

"کهفی شیرازی"


من دختر شیرین سخن
دوره ی قاجار
تو پست مدرنی و مضامین
دل آزار
من فلسفه ی عشقم و
اشراقی محضم
تو عقلگرا چون رنه و نیچه
و ادگار
من پنجره ای رو به غزل...
خواجه ی شیراز
تو سخت پر از خشتی و مانند
به دیوار

"زهرا اقبالی"


شاه شمشاد قدان خسرو
شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه
صف شکنان
مست بگذشت و نظر بر من
درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه
شیرین سخنان

"حافظ شیرازی"


گزیده ی اشعار، سخنان ناب، ضرب المثل ها، زندگینامه ی بزرگان، معرفی کتاب، دلنوشته ها به همراه تصویر

روزنه - ايرج جنتی عطائی

تو روزنه ی نوری در خانه ی ظلمت پوش

دیباچه ی آغازی بر متن شب خاموش

بر متن شب خاموش

چیزی به من از باران چیزی به من از پرواز

چیزی به من از گریه چیزی به من از آواز

می بخشی و می خوابی  در بستری از اعجاز

می مانم و می رُویم در سنگر یک آغوش

بر متن شب خاموش

شب حوصله می سوزد وقتی که تو در خوابی

ظلمت همه ی دنیاست وقتی تو نمی تابی

تندیسه ی تنهائی در خوابی و زیبائی

مهتابی و بر پیکر دوری و همینجائی

در خانه ی ظلمت پوش

چیزی به من از باران چیزی به من از پرواز

چیزی به من از گریه چیزی به من از آواز

می بخشی و می خوابی در بستری از اعجاز

می مانم و می رُویم در سنگر یک آغوش

بر متن شب خاموش

تو روزنه ی نوری در خانه ی ظلمت پوش

دیباچه ی آغازی بر متن شب خاموش

در سنگر یک آغوش

 

 

 

 اینجا کلیک کنید.

 روزنه/ داریوش اقبالی

 

 

:: موضوعات مرتبط: آوای هنر، تصنیف و ترانه
:: برچسب‌ها: ايرج جنتی عطائی, تصنیف و ترانه
the writer : شیرین سخن
 
Latest Title
div style="display:none"> ابزار وبلاگ