html> برو ای یار که ترک تو ستمگر کردم - شهریار
من نه آنم
که دو صد مصرع رنگین گویم
من چو فرهاد 
یکی گویم و شیرین گویم

"کهفی شیرازی"


من دختر شیرین سخن
دوره ی قاجار
تو پست مدرنی و مضامین
دل آزار
من فلسفه ی عشقم و
اشراقی محضم
تو عقلگرا چون رنه و نیچه
و ادگار
من پنجره ای رو به غزل...
خواجه ی شیراز
تو سخت پر از خشتی و مانند
به دیوار

"زهرا اقبالی"


شاه شمشاد قدان خسرو
شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه
صف شکنان
مست بگذشت و نظر بر من
درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه
شیرین سخنان

"حافظ شیرازی"


گزیده ی اشعار، سخنان ناب، ضرب المثل ها، زندگینامه ی بزرگان، معرفی کتاب، دلنوشته ها به همراه تصویر

برو ای یار که ترک تو ستمگر کردم - شهریار

برو ای یار که ترک تو ستمگر کردم

حیف از آن عمر که در پای تو من سر کردم

عهد و پیمان تو با ما و وفا با دگران

ساده دل من که قسم های تو باور کردم

 

به خدا کافر اگر بود به رحم آمده بود

زآن همه ناله که من پیش تو کافر کردم

تو شدی همسر اغیار و من از یار و دیار

گشتم آواره و ترک سر و همسر کردم

 

از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران

رفتم از کوی تو لیکن عقب سرنگران

ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی

تو بمان و دگران وای به حال دگران

 

برو ای یار که ترک تو ستمگر کردم

حیف از آن عمر که در پای تو من سرکردم

در غمت داغ پدر دیدم و چون در یتیم

اشک ریزان هوس دامن مادر کردم

 

 

 

 

 اینجا کلیک کنید.

 ستمگر/ محسن چاووشی

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار شهریار، آوای هنر، تصنیف و ترانه
:: برچسب‌ها: شهریار, اشعار شهریار, غزلیات شهریار, غزل
the writer : شیرین سخن
 
Latest Title
div style="display:none"> ابزار وبلاگ