html> نمی شود که بهار از تو سبزتر باشد - نادر ابراهيمی
من نه آنم
که دو صد مصرع رنگین گویم
من چو فرهاد 
یکی گویم و شیرین گویم

"کهفی شیرازی"


من دختر شیرین سخن
دوره ی قاجار
تو پست مدرنی و مضامین
دل آزار
من فلسفه ی عشقم و
اشراقی محضم
تو عقلگرا چون رنه و نیچه
و ادگار
من پنجره ای رو به غزل...
خواجه ی شیراز
تو سخت پر از خشتی و مانند
به دیوار

"زهرا اقبالی"


شاه شمشاد قدان خسرو
شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه
صف شکنان
مست بگذشت و نظر بر من
درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه
شیرین سخنان

"حافظ شیرازی"


گزیده ی اشعار، سخنان ناب، ضرب المثل ها، زندگینامه ی بزرگان، معرفی کتاب، دلنوشته ها به همراه تصویر

نمی شود که بهار از تو سبزتر باشد - نادر ابراهيمی

نمی شود که بهار از تو سبزتر باشد

گل از تو گلگون تر

امید از تو شیرین تر

نمی شود که تو باشی و شعر هم باشد

 

نمی شود که تو باشی ترانه هم باشد

نمی شود که تو باشی گلدان یاس هم باشد

نمی شود که تو باشی بلور هم باشد

نمی شود که شب هنگام

 

عطر نگاه تو باشد

"محبوبه های شب" هم باشند

نمی شود که تو باشی، من عاشق تو نباشم

نمی شود که تو باشی

 

درست همین طور که هستی

و من، هزار بار خوبتر از این باشم

و باز، هزار بار، عاشق تو نباشم

نمی شود، می دانم

نمی شود که بهار از تو سبزتر باشد

 

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار فصل بهار، نادر ابراهیمی، متن های زیبا و عاشقانه
:: برچسب‌ها: نادر ابراهيمی, شعر نو, گزیده اشعار, اشعار عاشقانه
the writer : شیرین سخن
 
Latest Title
div style="display:none"> ابزار وبلاگ