![]() |
چهارشنبه بیست و سوم اسفند ۱۳۹۶ |
ساقی بده شرابم کندر چنين بهاری
نتوان شراب خوردن بی مطربی و ياری
ياری لطيف بايد گوينده ای موافق
تا می تواند از تن کردن بدل گذاری
آن کش نشسته باشد در خانه لاله رويی
حاجت نباشد او را رفتن به لاله زاری
چون تاختن کند غم آهنگ سبزه ای کن
بر گرد او کشيده از بيد و گل حصاری
آن ترک را به مستی امروز در ميان کش
ور در ميان نيايد آخر کم از کناری
عيبم مکن که ديگر مشکل خلاص يابد
او را کزين گلستان دامن گرفت خاری
اين هفته با حريفان من کار آب کردم
چون آب کارگر شد از من مجوی کاری
آن ماه با حريفی هر شب شراب نوشد
تا جام او نباشد بی کلفت خماری
گل گر به رغم سنبل بر خال دل نبندد
در بلبلان نيفتد زان گونه خار خاری
چون چشم من نگردی ابری به گلستانی
چون اوحدی ننالد مرغی ز شاخساری
:: برچسبها: اوحدی مراغه ای, اشعار اوحدی مراغه ای, غزلیات اوحدی مراغه ای, غزل
![]() the writer : شیرین سخن
![]() |