html> موجیم و وصل ما از خود بریدن است - قيصر امين پور
من نه آنم
که دو صد مصرع رنگین گویم
من چو فرهاد 
یکی گویم و شیرین گویم

"کهفی شیرازی"


من دختر شیرین سخن
دوره ی قاجار
تو پست مدرنی و مضامین
دل آزار
من فلسفه ی عشقم و
اشراقی محضم
تو عقلگرا چون رنه و نیچه
و ادگار
من پنجره ای رو به غزل...
خواجه ی شیراز
تو سخت پر از خشتی و مانند
به دیوار

"زهرا اقبالی"


شاه شمشاد قدان خسرو
شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه
صف شکنان
مست بگذشت و نظر بر من
درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه
شیرین سخنان

"حافظ شیرازی"


گزیده ی اشعار، سخنان ناب، ضرب المثل ها، زندگینامه ی بزرگان، معرفی کتاب، دلنوشته ها به همراه تصویر

موجیم و وصل ما از خود بریدن است - قيصر امين پور

موجیم و وصل ما  از خود بریدن است 

ساحل بهانه ای است  رفتن رسیدن است 

تا شعله در سریم  پروانه اخگریم 

شمعیم و اشک ما در خود چکیدن است 

 

ما مرغ بی پریم  از فوج دیگریم 

پرواز بال ما  در خون تپیدن است 

پر می کشیم و بال بر پرده ی خیال 

اعجاز ذوق ما در پر کشیدن است

 

ما هیچ نیستیم جز سایه ای ز خویش

آیین آینه خود را ندیدن است 

گفتی مرا بخوان  خواندیم و خامشی

پاسخ همین تو را تنها شنیدن است 

 

بی درد و بی غم است چیدن رسیده را 

خامیم و درد ما از کال چیدن است

 

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار قیصر امین پور
:: برچسب‌ها: قيصر امين پور, اشعار قیصر امین پور, غزلیات قیصر امین پور, گزیده اشعار
the writer : شیرین سخن
 
Latest Title
div style="display:none"> ابزار وبلاگ