html> گاهی برای خنده دلم تنگ می شود - قیصر امین پور​
من نه آنم
که دو صد مصرع رنگین گویم
من چو فرهاد 
یکی گویم و شیرین گویم

"کهفی شیرازی"


من دختر شیرین سخن
دوره ی قاجار
تو پست مدرنی و مضامین
دل آزار
من فلسفه ی عشقم و
اشراقی محضم
تو عقلگرا چون رنه و نیچه
و ادگار
من پنجره ای رو به غزل...
خواجه ی شیراز
تو سخت پر از خشتی و مانند
به دیوار

"زهرا اقبالی"


شاه شمشاد قدان خسرو
شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه
صف شکنان
مست بگذشت و نظر بر من
درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه
شیرین سخنان

"حافظ شیرازی"


گزیده ی اشعار، سخنان ناب، ضرب المثل ها، زندگینامه ی بزرگان، معرفی کتاب، دلنوشته ها به همراه تصویر

گاهی برای خنده دلم تنگ می شود - قیصر امین پور​

گاهی برای خنده دلم تنگ می شود

گاهی دلم تراشه ای از سنگ می شود

گاهی تمام آبی این آسمان ما

یکباره تیره گشته و بی رنگ می شود

 

گاهی نفس به تیزی شمشیر می شود

از هر چه زندگیست دلت سیر می شود

گویی به خواب بود جوانی مان گذشت

گاهی چه زود فرصتمان دیر می شود

 

کاری ندارم کجایی چه می کنی

بی عشق سر مکن که دلت پیر می شود...

 

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار قیصر امین پور
:: برچسب‌ها: قیصر امین پور, اشعار قیصر امین پور, غزلیات قیصر امین پور, گزیده اشعار
the writer : شیرین سخن
 
Latest Title
div style="display:none"> ابزار وبلاگ