![]() |
دوشنبه بیست و هفتم شهریور ۱۳۹۶ |
دیدمت وه چه تماشایی و زیبا شده ای
ماه من آفت دل فتنه ی جانها شده ای
پشت ها گشته دو تا در غمت ای سرو روان
تا تو درگلشن خوبی گل یکتا شده ای
خوبی و دلبری و حسن حسابی دارد
بی حساب از چه سبب اینهمه زیبا شده ای
حیف و صد حیف که با این همه زیبایی و لطف
عشق بگذاشته اندر پی سودا شده ای
شب مهتاب و فلک خواب و طبیعت بیدار
باز آشوبگر خاطر شیدا شده ای
بین امواج مهت رقص کنان می بینم
لطف را بین که به شیرینی رؤیا شده ای
دیگران را اگر از ما خبری نیست چه غم
نازنینا تو چرا بی خبر از ما شده ای
:: برچسبها: شهریار, اشعار شهریار, غزلیات شهریار, اشعار عاشقانه
![]() the writer : شیرین سخن
![]() |