html> با همه ی بی سر و سامانی ام باز به دنبال  پریشانی ام - محمدعلی بهمنی
من نه آنم
که دو صد مصرع رنگین گویم
من چو فرهاد 
یکی گویم و شیرین گویم

"کهفی شیرازی"


من دختر شیرین سخن
دوره ی قاجار
تو پست مدرنی و مضامین
دل آزار
من فلسفه ی عشقم و
اشراقی محضم
تو عقلگرا چون رنه و نیچه
و ادگار
من پنجره ای رو به غزل...
خواجه ی شیراز
تو سخت پر از خشتی و مانند
به دیوار

"زهرا اقبالی"


شاه شمشاد قدان خسرو
شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه
صف شکنان
مست بگذشت و نظر بر من
درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه
شیرین سخنان

"حافظ شیرازی"


گزیده ی اشعار، سخنان ناب، ضرب المثل ها، زندگینامه ی بزرگان، معرفی کتاب، دلنوشته ها به همراه تصویر

با همه ی بی سر و سامانی ام باز به دنبال  پریشانی ام - محمدعلی بهمنی

با همه ی بی سر و سامانی ام باز به دنبال

پریشانی ام

طاقت فرسودگی ام هیچ نیست در پی ویران شدنی

آنی ام

آمده ام بلکه نگاهم کنی عاشق آن لحظه

طوفانی ام

دل خوش گرمای کسی نیستم آمده ام تا تو

بسوزانی ام

آمده ام با عطش سال ها تا تو کمی عشق

بنوشانی ام

ماهی برگشته ز دریا شدم تا تو بگیری و

بمیرانی ام

خوب ترین حادثه می دانمت خوب ترین حادثه

می دانی ام ؟

حرف بزن ابر مرا باز کن دیر زمانی است که

بارانی ام

حرف بزن، حرف بزن سال هاست تشنه ی یک صحبت

طولانی ام

ها ... به کجا می کشی ام خوب من ؟

ها ... نکشانی به پشمانی ام ...!!!

 

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار محمدعلی بهمنی
:: برچسب‌ها: محمدعلی بهمنی, اشعار محمدعلی بهمنی, غزلیات محمدعلی بهمنی, اشعار عاشقانه
the writer : شیرین سخن
 
Latest Title
div style="display:none"> ابزار وبلاگ