html> دریا و من چه قدر شبیهیم ... - محمدعلی بهمنی
من نه آنم
که دو صد مصرع رنگین گویم
من چو فرهاد 
یکی گویم و شیرین گویم

"کهفی شیرازی"


من دختر شیرین سخن
دوره ی قاجار
تو پست مدرنی و مضامین
دل آزار
من فلسفه ی عشقم و
اشراقی محضم
تو عقلگرا چون رنه و نیچه
و ادگار
من پنجره ای رو به غزل...
خواجه ی شیراز
تو سخت پر از خشتی و مانند
به دیوار

"زهرا اقبالی"


شاه شمشاد قدان خسرو
شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه
صف شکنان
مست بگذشت و نظر بر من
درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه
شیرین سخنان

"حافظ شیرازی"


گزیده ی اشعار، سخنان ناب، ضرب المثل ها، زندگینامه ی بزرگان، معرفی کتاب، دلنوشته ها به همراه تصویر

دریا و من چه قدر شبیهیم ... - محمدعلی بهمنی

دریا و من چه قدر شبیهیم گرچه باز

من سخت بیقرارم و او بیقرار نیست

با او چه خوب می شود از حال خویش گفت  

دریا كه از اهالی این روزگارنیست

 

امشب ولی هوای جنون موج میزند

دریا سرش به هیچ سری سازگار نیست 

ای كاش از تو هیچ نمی گفتمش ببین

دریا هم اینچنین كه منم بردبار نیست

 

 

 

:: موضوعات مرتبط: اشعار محمدعلی بهمنی
:: برچسب‌ها: محمدعلی بهمنی, اشعار محمدعلی بهمنی, غزلیات محمدعلی بهمنی, گزیده اشعار
the writer : شیرین سخن
 
Latest Title
div style="display:none"> ابزار وبلاگ