![]() |
پنجشنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۳۹۷ |
کمالالدّین یا شمسالدّین محمّد وحشی بافقی یکی از شاعران
نامدار سده ی دهم ایران است
که در سال ۹۳۹ هجری قمری در شهر بافق از توابع یزد
چشم به جهان گشود
دوران زندگی او با پادشاهی شاه طهماسب صفوی و
شاه اسماعیل دوم و شاه محمد خدابنده همزمان بود
وی تحصیلات مقدماتی خود را در زادگاهش سپری نمود
وحشی در جوانی به یزد رفت و از دانشمندان و سخنگویان
آن شهر کسب فیض کرد
و پس از چند سال به کاشان عزیمت نمود و شغل
مکتب داری را برگزید
وی پس از روزگاری اقامت در کاشان و سفر به بندر هرمز
و هندوستان در اواسط عمر به یزد یا کرمان دقیقا
مشخص نیست بازگشت
و تا پایان عمر در این شهر زندگی کرد
این شاعر بزرگ روزگار خود را با اندوه و سختی
و تنگدستی و تنهایی گذراند
وی از خاندانی متوسط در بافق بوده است
برادر بزرگ او مرادی بافقی نيز از شاعران روزگار خود بود
و در آشنايی وحشی به محفل های ادبی بسيار موثر بود
ولي پيش از آنكه وحشی در شاعری به شهرت برسد بدرود حيات گفت
در برخی از اشعار وحشی نام او دیده می شود
وحشی مردی پاكباز، وارسته، حساس، بلند همت و گوشه گير بود
با آنكه سنت شاعران عهد وی سفر و مهاجرت به
هند و بهره مندی از نعمت های دربار گوركانی هند
و اميران و سرداران و بزرگان آن دولت بود او از ايران
پای بيرون ننهاد
و حتی از بافق تنها هرازچند گاهی به كاشان
و باقی عمر را به يزد رفت و همانجا ماند
دوران كمال شاعری را در يزد گذرانيد و برای كسب معاش
تنها به ستايش رجال يزد و كرمان پرداخت
در ديوان او قصيده ای در ستايش شاه طهماسب وجود دارد
ولی حامی واقعی او ميرميران حاكم يزد بوده است
در اشعار زیبا و دلکش وحشی سوز و گداز این سالهای
تنهایی کاملاً مشخص است
وی غزلسرای بزرگی بود و در غزلیات خود از عشقهای نافرجام
زندگی سخت و مصائب و مشکلات خود یاد کرده است
کلیات وحشی متجاوز از نُه هزار بیت و شامل قصیده، ترکیب بند
و ترجیع بند، غزل، قطعه، رباعی و مثنوی است
اشعار وحشی را می توان از بهترين نمونه های اشعار عاشقانه
در شعر پارسی دانست
زيرا نهايت قدرت شاعر در بيان دلباختگی و حالات دلدادگی
خود و نيز توضيح ماجرايی كه ميان او و معشوق بوده به كار رفته است
و همين طرز زيبای وقوع را هم شاعر در غزلهای خود
با چيره دستی تمام به كار برده است
وحشی دو منظومه ی عاشقانه دارد
یکی ناظر و منظور که عشق همجنسگرایانه
پسران شاه و وزیری را بر یکدیگر روایت میکند
و دیگری فرهاد و شیرین یا شیرین و فرهاد به استقبال از
خسرو و شیرین نظامی گنجهای
مثنوی نخستین وحشی سال ۹۶۶ به پایان رسید و ۱۵۶۹بیت است
و مثنوی دوم که از شاهکارهای ادب دراماتیک پارسی است
هم از عهد شاعر شهرت بسیار یافت
لیکن وحشی بیش از ۱۰۷۰ بیت از آن را نساخت
و باقی آن را وصال شیرازی شاعر مشهور سده سیزدهم هجری
سروده و با افزودن ۱۲۵۱ بیت آن را به پایان رسانیده است
شاعری دیگر به نام صابر شیرازی بعد از وصال ۳۰۴ بیت
بر این منظومه افزود
خلدبرین مثنوی معروف دیگری از وحشی به پیروی از نظامی
بر وزن مخزنالاسرار نظامی گنجهای سروده شده است
وحشی در يزد در گذشت و همانجا به خاك سپرده شد
و گويا همان زمان يا بعد از آن سنگی بر گورش نهادند
كه اين غزل وحشی بر آن كنده شده بود :
كرديم نامزد به تو بود و نبود خويش
گشتيم هيچ كاره ملك وجود خويش
همچنين درباره علت مرگش بعضی ها نوشته اند
كه وی به دست معشوق خود كشته شد
گور وحشی در كشاكش زمان محو و سنگ گورش
از جايی به جايی برده شد
تا آنكه خان زاده دانشمند بختياری امير حسين خان
كه در سال 1328 شمسی حكمران يزد بود
آن را از حمام صدر بيرون آورده و در صحن
ساختمان تلگراف خانه آن شهر
بنای يادبودی ساخت و آن سنگ را بر آن نصب كرد
ما چون ز دری پای کشیدیم، کشیدیم
امید زهرکس که بریدیم، بریدیم
دل نیست کبوترکه چو برخاست نشیند
از گوشهی بامی که پریدیم، پریدیم
رم دادن صید خود از آغاز غلط بود
حالا که رماندی و رمیدیم، رمیدیم
:: برچسبها: وحشی بافقی, زندگینامه وحشی بافقی, زندگینامه شاعران کهن, زندگینامه شاعران کلاسیک
![]() the writer : شیرین سخن
![]() |