html> زندگینامه نزار قبانی
من نه آنم
که دو صد مصرع رنگین گویم
من چو فرهاد 
یکی گویم و شیرین گویم

"کهفی شیرازی"


من دختر شیرین سخن
دوره ی قاجار
تو پست مدرنی و مضامین
دل آزار
من فلسفه ی عشقم و
اشراقی محضم
تو عقلگرا چون رنه و نیچه
و ادگار
من پنجره ای رو به غزل...
خواجه ی شیراز
تو سخت پر از خشتی و مانند
به دیوار

"زهرا اقبالی"


شاه شمشاد قدان خسرو
شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه
صف شکنان
مست بگذشت و نظر بر من
درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه
شیرین سخنان

"حافظ شیرازی"


گزیده ی اشعار، سخنان ناب، ضرب المثل ها، زندگینامه ی بزرگان، معرفی کتاب، دلنوشته ها به همراه تصویر

زندگینامه نزار قبانی

نزار قبانی  ۲۱ مارس ۱۹۲۳ در شهر دمشق سوریه به دنیا آمد

نزار قبانی در دمشق دیپلم ادبیات و فلسفه گرفت

معلمین وی فرانسوی بودند و از همان دوره

با آثار شاعران و نویسندگان فرانسوی آشنا شد

 

هنگامی که ۱۵ ساله بود خواهر ۲۵ ساله‌اش به علت مخالفت خانواده‌اش

با ازدواج با مردی که دوست داشت اقدام به خودکشی نمود

در حین مراسم خاکسپاری خواهرش وی تصمیم گرفت

که با شرایط اجتماعی که او آن را مسبب قتل خواهرش می‌دانست بجنگد

 


ماجرای دیگری که بر نزار قبانی تاثیر بسیاری گذاشت

ترور همسر او بلقيس الراوی بود كه در جريان بمب گذاری

يك گروهك مخالف رژيم عراق در سال ۱۹۸۱ در سفارت عراق

در بيروت جان باخت 

 

وی كشته شدن همسرش را بهانه ای برای محكوم كردن فتنه ها

و تفرقه های موجود بين عرب ها قرار داد

 

نزار در مورد جهان عرب اینچنین می نویسد:

عشق در جهان عرب مانند یک اسیر و برده است

و من می‌خواهم که آن را آزاد کنم

 من می‌ خواهم روح و جسم عرب را با شعرهایم آزاد کنم

روابط بین زنان و مردان در جهان ما درست نیست

 

نزار قبانی تا قبل از شكست عرب ها  در ژوئن ۱۹۶۶

فقط  اشعار عاشقانه می سرود

اما بعد از آن شكست بود كه وارد سياست شد

و قصيده ی يادداشتی بر دفتر شكست را سرود

كه در محافل ادبی و سياسی جهان عرب غوغايی به وجود آورد

 

بعضی سرودن اين شعر را به فال نيك گرفتند

و آن را مقدمه ای برای سرودن هر چه بيشتر

اشعار سياسی و اجتماعی توسط او می دانستد

 

نزار وقتی در لندن سفیر سوریه بود انگلیسی را آموخت

بعدها در مادرید که محل مأموریتش بود با زبان اسپانیایی آشنا شد

 

وی در باره ی زبان اسپاتیایی چنین می گوید:

می دیدم که چه زبان لطیفی ست

من به شعرهای ماچادو، خیمِنِز، آلبرتی و لورکا دلبستگی عجیبی یافتم

این زبان، زبان عشق و انقلاب، آب و آتش در کنار هم است


 

نزار در آوريل ۱۹۹۸ در لندن از دنيا رفت

جنازه نزار قبانی به دستور حافظ اسد رئيس جمهور سوريه

با احترام نظامی و تشريفات رسمی بر دوش هزاران نفر

از دوستداران شعرش در دمشق زادگاه او به خاك سپرده شد

وی به مدت بیست سال در دستگاه دیپلماسی سوریه خدمت کرد


دكتر شفیعی کدکنی در كتاب شاعران عرب آورده است:

چه بخواهیم و چه نخواهیم 

چه از شعرش خوشمان بیاید یا نه

قبانی پرنفوذترین شاعر عرب است

 

مرا با چشمانت عاشق نشو

چه بسا از من زیباتری بیابی

مرا با قلبت عاشق شو

که قلب ها

هرگز مشابه هم نیستند

 

:: موضوعات مرتبط: زندگینامه شاعران ملل
:: برچسب‌ها: نزار قبانی, زندگینامه نزار قبانی, زندگینامه شاعران ملل, اشعار نزار قبانی
the writer : شیرین سخن
 
Latest Title
div style="display:none"> ابزار وبلاگ