html> سیاه بهار یا گدا بهار - ضرب المثل بهاری 2
من نه آنم
که دو صد مصرع رنگین گویم
من چو فرهاد 
یکی گویم و شیرین گویم

"کهفی شیرازی"


من دختر شیرین سخن
دوره ی قاجار
تو پست مدرنی و مضامین
دل آزار
من فلسفه ی عشقم و
اشراقی محضم
تو عقلگرا چون رنه و نیچه
و ادگار
من پنجره ای رو به غزل...
خواجه ی شیراز
تو سخت پر از خشتی و مانند
به دیوار

"زهرا اقبالی"


شاه شمشاد قدان خسرو
شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه
صف شکنان
مست بگذشت و نظر بر من
درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه
شیرین سخنان

"حافظ شیرازی"


گزیده ی اشعار، سخنان ناب، ضرب المثل ها، زندگینامه ی بزرگان، معرفی کتاب، دلنوشته ها به همراه تصویر

سیاه بهار یا گدا بهار - ضرب المثل بهاری 2

سیاه بهار از خشكسالی و یا وقوع سیل و

نزول برف و باران زیاد و بی موقع حكایت داشت

كافی بود در فصول پاییز و زمستان برف و باران

به اندازه كافی نازل نشود و طبیعی بود كه خطر

بی آبی كشاورزی دیم را تهدید كند و

 قحط وغلا پیامد این خشكسالی بود و

كمبود میوه ها و غلات

گرانی آنها را در پی داشت و در این جا

عبارت سیاه بهار مصداق می یافت

 

در مقابل عبارت سیاه بهار

كه عموماً مختص امور دام و كشاورزی بود

عبارت  گدا بهار

در مورد امور اداری و شاغلان در ادارات دولتی رایج بود 

 

در این ایام  پول اعم از مسكوك و اسكناس 

چندان در بازار گردش نمی كرد و با توجه به درآمد

اندك شاغلان در بخش دولتی و

همچنین تعداد كم افراد شاغل در این بخش

 اكثراً نقدینگی خود را در اسفند و فروردین

 از دست می دادند و برای ماه های بعد

دچار بی پولی می شدند

 

 قیمت ها سیر نزولی پیدا می كرد و

با آمدن میوه های گوناگون و فراوانی و ارزانی آنها 

باز هم قدرت خرید چندانی وجود نداشت و

مردم در حسرت میوه های نورسیده می ماندند و

عبارت  گدا بهار مصداق می یافت

 

 

:: موضوعات مرتبط: ضرب المثل های ایرانی
:: برچسب‌ها: ضرب المثل, ضرب المثل های فارسی, ضرب المثل های ایرانی, سیاه بهار
the writer : شیرین سخن
 
Latest Title
div style="display:none"> ابزار وبلاگ